پارت بیست و هفت

38 9 2
                                    


"اوه شت....!"

هری ناله میکرد.
روی مبل دراز کشیده بود. چشماشو بسته بود و از گرمای دهان لویی لذت میبرد.

"لعنتی!!! فااک"  نفسش بالا نمیومد.
"مثل اینکه واقعا دهنتو بکار گرفتی!!"

لویی برای چند ثانیه عقب کشید.
"بهتر نیست بریم تو اتاق؟ لیام و نایل عصبانی میشن اگه مبل كثيف بشه."

هری در حالی که نفس نفس میزد خندید،
"مهم نیست،  تو ادامه بده..."

لویی چشماشو گرد کرد و دوباره دست به کار شد. لبهاشو دور دیک هری گذاشت و آهسته تا جایی که تونست پایین رفت. زبونشو به شکل دایره وار میچرخوند. باعث میشد بدن هری بلرزه...

انگشتهاشو لای موهای لویی میچرخوند و نگاش میکرد.

لویی سرشو بالا آورد.
"چیه لاو؟"

"تو... تو واقعا زیبایی لعنتی"

لویی خندید.
" اوکی، معلومه داری لذت میبری"

"نه جدی میگم! البته دهنتم که حرف نداره..."

"ممنونم. حالا بزار کارتو رو تموم کنم."

هری نفس عمیقی کشید ، سرشو به دسته مبل تکیه داد و چشماشو بست....
"لحظه شماری میکنم تا با هم سال جدید رو شروع کنیم. برای امشب خیلی هیجان دارم..."

"چی؟؟؟ سال نو؟؟ مگه امشبه ؟؟؟؟"

"آره! مگه یادت رفته؟؟"

یهو از جا پرید.
" پاشو پاشو لباس بپوش..."

"چی؟؟؟؟؟!!!!!"  هری با تعجب نگاش میکرد.

"بلند شو دیگه! آماده شو. منم شام امشبو میپزم"

"ولى...... لويي!!!! من الان چکار کنم؟؟؟ "

"هری، لطفا!!! کلی کار دارم!"

"اولین کارت اینه که کار منو تموم کنی!! واقعا میخوای همینجوری ولم کنی بری؟؟!!! بیا اینجا بیبی.. لطفا!"

"آه ه ....... باشه. چرا هیچوقت نمیتونم بهت نه بگم؟"

هری خندید.
"چون شديدا عاشقمی......."

بعد از تموم کردن بلوجاب هری،  لویی مستقیم رفت سراغ آشپزخونه و آماده کردن شام . از پنجره بیرون رو نگاه کرد. برف به آرومی میبارید. مطمئن شد یک شب رمانتیک خواهد بود.

هری رفت تو اتاق تا دوش بگیره و لباس بپوشه.
از اونجایی که لویی بهش گفته بود تا خبرش نکرده نیاد بیرون، یک ساعتی حمام کردنشو طول داد. نیم ساعتی هم خودشو با انتخاب لباس و مدل دادن موهاش مشغول کرد. چند تا پیام هم برای مامانش فرستاد.

صدای لویی رو میشنید که داره زیر لب یه آهنگی رو زمزمه میکنه. یواشکی از لای در نگاهی انداخت...

"میتونم بیام بیرون یا همچنان مخفی باشم؟؟"

تمام خونه تاریک بود. فقط سوسوی نوری مثل نور شمع از آشپزخونه میومد.

KIK.// L.SWhere stories live. Discover now