پارت هفتم

60 9 0
                                    


استایلیش استایلز:" لویی؟"

تاپ تومو:" وااای! مو فرفری خوشگل خودم! ایندفعه تو اول پیام دادي!"

استایلیش استایلز" خوبی؟ چکار میکنی؟"

تاپ تومو:" خوبم. منتظرم ساعت کار تموم بشه و برم خونه.تو چطوري بيب؟"

استايلیش استايلز:" منم خوبم. الان تایم استراحتمه. اینجا يه بالکن قشنگ داره، میام اینجا. خیلی دوست ندارم کنار بقیه کارمندا استراحت کنم یا غذا بخورم."

تاپ تومو:" میشه په عکس از خودت بفرستی؟ لطفا؟؟؟!!! دلم برات تنگ شده."

استایلیش استایلز:" باشه. خیلی از سلفی گرفتن خوشم نمیاد. بزار یکی رو پیدا کنم ازم عکس بگیره..."

تاپ تومو:" آخیییششش! خستگیم در رفت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تاپ تومو:" آخیییششش! خستگیم در رفت... امشب چکاره ای؟"

استایلیش استایلز:" برای شام دعوتم خونه مامانم. خواهرم گفته همگی اونجا جمع بشیم، میخواد په چیزی بهمون بگه."

تاپ تومو:" به نظرت چی میخواد بگه؟؟!!"

استایلیش استايلز:" هیچ ایده ای ندارم. احتمالا درمورد خودشونه دیگه..."

تاپ تومو:"احتمالا میخواد بگه حامله س!!! بعداز چندین ماہ ،سخت فاک دادن و فاک رفتن، بالاخره اسپرم شوهرش به یکی از تخمک ها رسیده و الان یه جوجه تو رحمش داره!"

استایلیش استایلز:" وات فاک لویی؟؟!!! اون خواهرمه !!!"

تاپ تومو:" هه هه هه هه..ببخشید..."

استایلیش استایلز:" تایم استراحتم تموم شد. باید برم، بعدا باهات حرف میزنم."

تاپ تومو:" مراقب خودت باش هرى😘 "

********************************

هری نگاهش به میز و خانواده ش بود. موبایلشو سایلنت کرده بود تا هواسش با پیامهای پسرا پرت نشه.

"اوکی..."جما شردع کرد، "خیلی خوشحالم که اینجایی هری. دوست داشتم وقتی همه خانواده دور هم جمع هستن بگم."

"چی رو بگی؟؟" رابین ليوان آبشو سر کشید.

"اینکه یه نفر قراره به خانواده مون اضافه بشه! ما داریم بچه دار میشیم !!!"

KIK.// L.SWhere stories live. Discover now