استایلز روی زمین نشست و با نفس عمیقی از هوای تازه، با لبخند به مردی که بالای سرش ایستاده بود نگاه کرد: این هوا برای کیک خوردن خوبه!درک اما حقیقت واقعی رو به روش آورد: برای اینکه هارلی از کیک نخوره اومدی اینجا!
استایلز شمع کوچيکی که دور از چشم بیلی از فروشگاه دزدیده بود، بیرون آورد: اونم هست ولی مهمترینش آسمونه.
درک وقتی دید استایلز قصد نداره بلند شه و این مسخره بازی رو تموم کنه "نچی" کرد و به ناچار روبروش کنار کیک نشست.
_ اون حرفت درباره بِرَت واقعا درست بود.. جکسون تعجب کرده بود که من اینو از کجا میدونم.
درک از هرکسی که مجبورش میکرد با اون شلوارهای جین فوق العاده روی زمین بشینه متنفر بود پس خشگگفت: نباید برای خودت با دروغ محبوبیت بخری.
استایلز با فکر به اخلاق جکسون پوزخند زد: نگران نباش.. من اصلا مورد علاقه جکسون نیستم و نمیشم.
درک: اشتباه میکنی.. حرکاتش رو دیدم.. مراقب بود دفاع سمت تو نفوذ نکنه.
استایلز که اصلا گوش نمیداد شمع رو به آرومی روی کیک گذاشت و با حواس پرتی پرسید: جدا؟
درک به شمع نگاه کرد: آرزوی شمع تولد فقط وقتی برآورده میشه که واقعا تولدت باشه.
استایلز خندید: تولدم ماه دیگست..
و برای دیدن عکس العمل درک سرش رو بالا آورد وبهش نگاه کرد و وقتی سکوتش رو دید گفت: ماه دیگه میتونی برام کیک تولد بگیری!
درک پاش رو دراز کرد تا بتونه فندکش رو از جیبش بیرون بیاره و وقتی شمع روشن کرد گفت: دیگه از این خبرها نیست.
استایلز نیشخندی زد و چیزی نگفت. صورتش رو به کیک روی زمین نزدیکتر کرد: ولی من آرزو میکنم شاید برآورده شد.
و از پایین به مرد روبروش نگاه کرد.اگر روز اولی که درباره هیل خلافکار شنیده بود کسی بهش میگفت قراره روی پشت بوم فروشگاه لانکر، روبروی هم بنشینید و بینتون کیک جشن مسابقه لاکراس باشه و چند دقیقه قبلش درک هیل از چشمهات تعریف کرده باشه، احتمالا از تعجب سکته میکرد ولی حالا اونجا بودن.. استایلز دوستهاش رو ول کرده بود تا با مرد بد عنق وقت بگذرونه و باهاش کیک بخوره.. کیکی که خود مرد خریده!
استایلز قبل ازاینکه فوت کنه گفت: اگر تو بودی چه آرزویی میکردی؟
درک از پشت به دست هاش تکیه داد: که توی لاکراس بهتر بشم؟!
استایلز جلوی خندش رو گرفت: برای خودت چه آرزویی داشتی؟
درک مکث کرد. ازاون مدل سوال هایی که کورا میپرسید و هیچ وقت خوشش نمیومد که بهشون جواب بده.
YOU ARE READING
ANCHOR
Werewolf||برگشت خرابکار فراری و دردسرهای بعدش به بیکن هیلز تمام شهر رو وتمام زندگیاستلینسکیجوان رو بهم میریزه|| کاپل:استرک،تیام.. ژانر:عاشقانه،ماورایی،اسمات،انگست..