پارت۵
ووشیان به سمت رودخانه سخنگو دوید . و آویز یشمی رو داخل رودخانه انداخت.با ورود آویز یشمی ووشیان به رودخانه موج ها بهم ریختند و جنگی میان آب های رودخانه به وجود آمد
بعد از چند دقیقه رنگ رودخانه به بنفش تغییر پیدا کردووشیان داخل آب پرید و سعی کرد نفسشو حبس کنه
چند دقیقه بعد از پریدن وی ووشیان داخل آب کلمات چینی روی آب نقش بستند
>>ارباب آب ها وارد میشوند>>
ووشیان نمیتونست درست ببینه ولی اون ارباب آب ها مثل یک تکه غبار خاکستری بودهمون موقع بود که ارباب آب ها ارتباط ذهنیشو با وی ووشیان بر قرار کرد
}خب وی ووشیان از قبیله جیانگ به محل فرمانروایی من خوش آمدی. در موردت جنسیتت خیلی دلم میخواست که میتونستم تو رو بتا کنم اما با این توانایی هات حیفه که بتا باشی }
)و اما در مورد آلفا بودن تو واقعا از بیرون قدرت یک آلفا رو داری اما از درون من میدونم که آدم دل نازکی هستی)
)اما امگا بودن خب این برای تو یکم زیادی سطح پایینه )[ووشیان تو از مواردی هستی که تصمیم گیری در موردت خیلی خیلی سخته }《خیلی خب وی ووشیان من جنسیت تو رو آفگا انتخاب میکنم》
STAI LEGGENDO
The fall of eternal love
Fanfictionشیچن رو به وانگجی با صدای آرومی پرسید:وانگجی من تو رو خیلی خوب میشناسم!بهم بگو ارباب وی برای تو دقیقا چیه؟ وانگجی محکم جواب داد:اون برام مثل یه عادته شیچن لبخند کوچکی زد و گفت:وانگجی اُنس گرفتن با یه عادت سخته ولی وقتی بهش عادت کنی رها کردنش سخته فر...