part¹²:OMÉGA ROYAL

1.5K 239 40
                                    

عشق تنها چیزیه که

یه قلب شکسته رو ترمیم میکنه!
-ملکه‌جیسو

~~~~~~~~~~
Queen


نگاهی به قد بلند و بدن عضله ایش انداختم ...

بعد از ۱۳ سال میخواست به قصر برگرده ، زمانی که قصر رو با گریه ترک کرده بود ۱۳ سال می‌گذشت.

۱۳ سالی که براش فقط چهار سالش خوشی به همراه داشت .

دستی به بلور رو به روم کشیدم ‌.

+ امگا کوچولوی‌ اوما

بلور رو بوسیدم....

از پنجره اتاق نگاهی به حیاط قصر انداختم ،میدونستم مینهو حال ناخوشی داره و جونگکوک پزشک معالج اون الفای پیرهِ.

پرده رو کمی کنار زدم تا دید بهتری به اون شش نفر داشته باشم .

میدونستم گرگاشون حضور جفت خودشون رو حس کردن و همون عطر کمی که ازش حس کرده بودن باعث رات رفتن یونگی شده بود ‌‌‌‌.

البته اون روز توی کمپانی ....

اون هنوز دوستشون داشت قطعا این احساس شدید تر هم شده اما !

اما

احساساتش رو پشت ماسک نفرت مخفی کرده بود، نمیخواست دوباره اسیب ببینه یا دخترش رو از دست بده‌.

آهی کشیدم، برای اون خیلی سخته دوباره اعتماد کنه و تنها ۱۰ نفر هویت واقعی اونو میدونستند ‌.

میدونستند جونگ‌مین فقط نقابه و شخصیت اصلی پشت این نقاب جونگکوکِ ، درسته تظاهر به چیزی که نیست بهش اسیب میرسونه اما اون همچنان داشت اینکار رو انجام میداد ‌.

کاملا پرده رو کشیدم و واضح نگاهشون کردم اونها پشیمون بودند هر شش نفر خسته، پشیمون ولی ....

با بلند شدن ناگهان تهیونگ گوشهامو تیز کرده تا صداش رو بهتر بشنوم ‌‌.

تهیونگ : ما دقیقا باید از کجا جونگکوک رو پیدا کنیم وقتی دقیقا ناپدید شده ، باشه ما ۱۰ سال قبل یه اشتباهی کردیم ولی واقعا الان پشیمونیم چرا پیداش نمیشه ازش طلب بخشش کنیم .

پوزخندی گوشه لبم نشست درسته ! اونها هنوز الفا هستند و توقع دارن جونگکوک خودش برگرده در حالی که اونها هیچکاری برای برگشتش انجام نداده بودند .

و البته فرصت یکساله مینهو ، نگاهمو از اون هفت نفر به نامه گذاشته شده روی میز دادم .

𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂 𝑹𝒐𝒚𝒂𝒍Where stories live. Discover now