سـام به در اتاق هری ضربه زد. «هری، تلفن با تو کار داره.»
هری چیز دفترچه مانندی که دستش بود بست و به سالن رفت. تلفن رو جواب داد. «الو؟»
صدای نرم تیلور توی گوشی پیچید. «چاو (سلام) هری. امیدوارم مزاحمت نشده باشم.»
هری:«نه. کاری نداشتم.
حالت چطوره؟»تیلور«خوبم، گراتسی. شمارهات رو از زین گرفتم.»
هری:«مشکلی نیست.»
تیلور:«خواستم بپرسم... میتونیم همدیگه رو ببینیم؟»
هری:«چرا که نه؟ من بعد از ظهرها به کافه 'پولیزیانو'* میرم. میتونم بیام دنبالت و با هم بریم.»
تیلور:«اوه! عالیه. پس، بعد از ظهر میبینمت. فعلا.»
هری:«خداحافظ.»
...
بعد از ظهر، هری با دیدن تیلور که از ساختمان خارج میشد از ماشین پیاده شد. تیلور یه شلوار پارچهای سفید با پیراهن یقهدار سفید پوشیده بود، و دکمههای پیراهنش رو تا نیمه باز گذاشته بود. بوتهای مشکی با کمربند چرمیاش ست بود. و یه بارانی بلند پستهای رنگ روی دوشش انداخته بود که به استایلش جلوه زیبا و رسمیای بخشیده بود.*
تیلور:«چاو هری.»
هری با تیلور دست داد. «خیره کننده به نظر میرسی.»
تیلور:«ممنون عزیزم.»
هری در ماشین رو براش باز کرد و پشت فرمان نشست. زین براش ماشین همراه با راننده فرستاده بود، اما هری ماشین رو تحویل گرفت و راننده رو مرخص کرد.
هری:«خیلی وقت بود رانندگی نکرده بودم. پدرم از دهه ۸۰ یه 'تاترا ۶۰۳' داشت. ماشینهای عجیبی هستن، چراغهاشون جای دو طرف وسطه.»
تیلور:«من رانندگی بلد نیستم.»
هری:«میتونم یادت بدم.»
تیلور با دلربایی خندید. «جدی؟»
هری با لبخند سرش رو تکون داد.به کافه که رسیدن هری در ماشین رو برای تیلور باز کرد و دستش رو گرفت تا راحتتر پیاده بشه. همچنین در کافه رو نگه داشت و اول به تیلور تعارف کرد وارد بشه.
تیلور:«هری تو خیلی جنتلمنی.»
هری:«یعنی چی؟»
تیلور:«یعنی رفتارت خیلی با کلاسه. مودب و با شخصیتی.»
اونجا کافه کوچیکی بود. دیوارهاش رو قابهایی با عکسهای تاریخی از شهر پوشونده بود. علاوه بر صندلیهای چوبی فاخر برای مشتریها، کاناپهای هم در بالای سالن گذاشته بودن. پردههای ساتن ضخیم جلوی وارد شدن نور زیاد خورشید رو به داخل میگرفت. پیانویی گوشه کافه بود که نشون میداد شبها موسیقی زنده نواخته میشه.
![](https://img.wattpad.com/cover/306832105-288-k342172.jpg)
YOU ARE READING
Public Enemy
Fanfiction[COMPLETED] «پس باید بکشمش.» «همین طوره، ماشین کشتار زیبای من!» 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈دشمن ملت≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: در حال آپ 〽ژانر: جاسوسی، هیجان انگیز، اکشن 〽نویسنده: melorin_stylinson 🆔Insta...