3

269 48 5
                                    

راوی تهیونگ (تمرکز روی تهیونگ)

من چیکار کردم؟

شدیدتر گریه کرد و پتوی زیر صورتش خیس شد.
جای پا و خون روی زمین رو تمیز کرده بود و آخر بالکن آب ریخته بود تا مثل یه اتفاق به نظر بیاد. تا جایی که میتونست شواهد و مدارک رو از بین برده و فرار کرده بود.

میدونست جرم مرتکب شده ولی مرگ جونگکوک تصادفی بود. یا حداقل این چیزی بود که فکر میکرد.
مطمئن بود کسی با افتادن از اون فاصله زنده نمیمونه و قطعا میمیره. برای همین برنامه ریزی کرده بود که بعدا چی بگه یا چطور رفتار کنه تا بی گناه به نظر بیاد ولی عذاب وجدان از داخل داشت میخوردش.

یه روز از کارش مرخصی گرفت و تا جایی که چشما و سرش درد گرفتن، گریه کرد. اون یه نفر رو کشته بود و مدارک رو از بین برده بود.
این بدترین کاری بود که تا الان تو زندگیش انجام داده و از درون داشت زجرکش میشد.

صدای جیغ جونگکوک بی وقفه تو سرش میپیچید که میگفت _لطفا بس کن

_مـ منو ببـ ببخش جو جونگکوک.

پشیمونی بیشتر از توانش بود. قلبش درد گرفت و سرش داشت منفجر میشد و همه اینا احساساتی بودن که یه بار دیگه هم تجربه کرده بود.
اتفاقی که فراموش کرده بود دوباره یادش اومد و درد، دو برابر شد.

راوی سوم شخص (تمرکز روی جونگهیون)

جونگهیون بیرون دم در اتاق عمل نشسته بود و برای برادرش گریه میکرد. سه ساعت گذشته بود و عمل جراحی همچنان ادامه داشت.
وقتی اون تماس رو دریافت کرده بود حس کرد دنیا روی سرش خراب شده.

خانم لی مدیر مدرسه جونگکوک بهش زنگ زده بود تا بگه برادرش از بالکن سقوط کرده و الان زیر عمل جراحیه.
جونگهیون به سرعت خودش رو به بیمارستان رسونده بود و از وقتی رسیده بود اشکاش متوقف نشده بودن.

به محض رسیدن پرسیده بود: _چطوره؟ حالش خوبه. نه؟ چرا این اتفاق افتاد؟

_یه اتفاق بود.

جونگهیون با این حرف خانم لی خیلی قانع نشده بود و ترجیح داد منتظر تحقیقات پلیس بمونه.
با خروج دکتر از اتاق عمل گریه‌ش رو متوقف کرد.
_کی عضو خانواده‌شه؟

_مـ مـ من

_برادر بیماری؟

_بـ بله. دکتر حالش چطوره؟ خوبه. نه؟

_متاسفانه نه آقا.

اشکاش تمومی نداشتن و حس میکرد یکی با چاقو به سینه‌ش زده.
_چـ چی؟

_برادرتون تو کماست.

ذهنش خالی شد و فقط کلمه کما رو روی تکرار میشنید. برادر کوچولوش تو کما بود.
دکتر با تاسف نگاهش کرد و گفت: _میتونین از پلیس تقاضای تحقیقات کنین آقای جئون.

Schizophrenia?Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang