part 17

3.1K 452 32
                                    

با قدم های محکم خودم رو به تهیونگ رسوندم و شونه به شونه اش ایستادم ,دستهام رو داخل جیب شلوارم فرو کردم و نگاهم رو به صورتش دوختم .

چشمای حیله گر و مکارش با دیدنم ثانیه ای رنگ تعجب به خودش گرفت، انگار انتظار دیدنم رو نداشت ، درست مثل من !!

جی وون : اوه ...جونگکوکا نمیدونستم توام قرار به اینجا بیای ...

کوک : از اونجایی که میدونستم از دیدنم خیلی خوشحال میشی خواستم سورپرایزت کنم.

پوزخندی به صورت به ظاهر اروم و مهربونش زدم ، خوشحال بودم از اینکه حضورم باعث ازارش بود ، لبخند مهربونی بهم زد که با نفرت توی چشماش همخونی نداشت.

جی وون : همینطوره ...خب من میرم تواتاقم ، شماهم زودتر بیاید داخل ، هوا سرده...

تابی به چشمام دادم و به جی وون ، که حسابی تو نقشش فرو رفته بود اهمیتی ندادم .

بعد از رفتن جی وون ،  دست هام رو روی سینم جمع کردم  و نگاه خیرم رو به صورت تهیونگ دوختم .

تهیونگ :چیه؟؟

کوک : اون برای چی اینجاست ؟

تهیونگ :این یه پروژه مشترک بین ما و اقای چویی ، جی وون هم به نمایندگی از اقای چویی اینجا اومده .

کوک :چرا بهم نگفتی اونم میاد؟؟

تهیونگ : اگر میگفتم میومدی؟؟

کوک :معلومه که میومدم

تهیونگ : حقیقتا انتظار شنیدن این جواب و ازت نداشتم .

کوک : تو که فکر نمیکنی من تو رو با اون تنها میذاشتم تا هر قدر که دلش میخواد باهات لاس بزنه ؟؟

تهیونگ : یکم بزرگ شو

کوک :همینه که هست...

بعد بی توجه به نگاه متاسف تهیونگ به سمت ورودی ویلا حرکت کردم ، ویلا شامل ۶ تا اتاق بود ،۳ تا طبقه بالا و ۳ تا طبقه پایین ، من همیشه اتاق طبقه پایین که ویو بی نظیری داشت رو انتخاب میکردم ، پس بلافاصله به سمت اتاق حرکت کردم درست لحظه ای که قصد باز کردن در اتاق رو داشتم با دیدن جی وون که به سمت طبقه بالا میرفت از در فاصله گرفتم و با کنجکاوی به طبقه بالا سرک کشیدم ، با دیدن جی وون ، که قصد وارد شدن به اتاق کناری تهیونگ رو داشت به سرعت خودم رو بهش رسوندم و دستم رو روی چهارچوب در گذاشتم و اینجوری مانع از ورودش به اتاق شدم .

نیشخندی به صورت متعجب و اخم های درهمش زدم .

جی وون : داری چی کار میکنی؟؟

کوک : اینجا اتاق منه .

جی وون : اما من از قبل چمدونم رو اینجا گذاشتم.

نگاهی به داخل اتاق انداختم و با دیدن چمدون صورتی رنگی که وسط اتاق بود با چند قدم خودم رو بهش رسوندم ،  ورش داشتم و کنار پاهای جی وون روی زمین گذاشتمش .

LOSER Where stories live. Discover now