*قسمت فیک رو که وسط و اخره رد نکنید.
با صدایی که جونگکوک از خودش درآورد، تهیونگ صبر نکرد تا جیمین جوابش رو بده و به سرعت از جاش بلند شد.
به خاطر تیر کشیدن یکدفعهای سرش ناخودآگاه آخ آرومی گفت و بدون توجه به بدن لخت جونگکوک که پتو کاملا از روش کنار رفته بود، خم شد و اولین لباسهایی که به دستش رسید رو پوشید.
هیچ ایدهای نداشت که وقتی جونگکوک از خواب بیدار شه، چجوری میخواد باهاش رو به رو شه و اون لحظه تنها کاری که به ذهنش میرسید، فرار کردن بود.
بعد پوشیدن لباسهاش، با تمام سرعت به سمت در اتاق رفت و بعد به نوبت اول از اتاق و بعد از خونهی جونگکوک خارج شد.
و این بین حتی لحظهای برنگشت یا تردید نکرد تا از وضعیت جونگکوک با خبر بشه...!--------------
با حس تیر کشیدن لگنش و نور آفتابی که از بین پلکهاش رد میشد، به آرومی چشمهاش رو باز کرد و نگاهش رو اطراف اتاق چرخوند.
چند ثانیه طول کشید تا همه چیز براش روشن بشه و اتفاقات دیشب رو به یاد بیاره اما با به یاد آوردنشون و ندیدن تهیونگ داخل اتاق، احساسات مختلفی باهم بهش هجوم آوردن؛ احساساتی مثل پشیمونی، کلافگی، عصبانیت و ترس!
یعنی بعد از همهی اینها تنها واکنشی که میتونست در برابرش نشون بده همین بود؟ قبل اینکه اون از خواب پاشه و بتونن درست باهمدیگه حلش کنن، فرار کرده بود؟
آهی کشید و پتورو تا سینههاش بالا کشید.
واقعا نیاز داشت با یکی حرف بزنه پس گوشیش رو از کنار تخت برداشت و وارد صفحهی چت خودش و یونگی شد.
یونگی با لبخند کجی روی صورتش، نگاهش رو از جونگکوک که روی تخت خواب بود به گوشیه جونگکوک که صفحه چت خودش و تهیونگ رو نشون میداد، داد.
باید جوابش رو میداد و وانمود میکرد جونگکوکه؟
با رضایت سرش رو تکون داد و شروع کرد به تایپ کردن.—————
یادتونه گفتم فقط شنبه ها و چهارشنبه ها؟ نظرم عوض شد از این به بعد میریم رو روند اپ یک روز در میون ولی اگه نظرا و ووتا دوباره کم شه باز میشه شنبه چهارشنبه ها😂
از اونجایی که خیلی دوستون دارم🥲♥️
YOU ARE READING
-Friend Zone | Vkook-
Teen Fictionتهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆...