خب سلام به همه من اریسا هستم
خب امیدوارم که از خوندن این استوری نهایت لذت و ببرید و از اینکه فرصت به خوندن این استوری دادید پشیمون نشیداین استوری راجب لری و زیام هست
همونطور که تو خلاصه گفته شده ، زین و لیام هردو گی هستن و پدر زین بخاطر حفظ ابروش تصمیم میگیره که زین ازدواج کنه و هردوی اونارو به روستای سیدنی برای زندگی بفرسته
و خب موضوع اصلی تو روستا سیدنی هستچه اتفاقی میفته هری استایلز دوست صمیمی لیام تصمیم میگیره همراه لیام به سیدنی بره و اونجا به یه مدت کوتاهی زندگی کنه تا لیام به زندگی متاهلی عادت کنه
رازی که سال ها پنهون شده و هیچکس جز این سه نفر خبر ندارن ، زین ، لئوناردو و ماری (مادر بزرگ زین) سه نفری که دارن از یه راز بزرگ محافظت میکنن و با وجود هری استایلز و لیام پین موفق به ادامه پنهان کاری رازشون؟
و یه مورد دیگه تمام چپتر های این استوری اماده است و اگه حمایت بشه هرشب اپلود میشه
حالا این شما و این اشنایی با شخصیت های استوری
هری استایلز ، روانپزشک 26ساله
دوست صمیمی لیام پینیکی از علت هایی که علاقه زیادبه روانپزشکی داره چون کسیه که به همه اهمیت میده و برای خوب بودن همه تلاش میکنه
زین مالیک 28ساله
همسر لیام
زین معمولا ساکته حرف نمیزنه و فقط دعوا و سکس میکنه ، هیچکس براش مهم نیستلیام پین 28ساله پزشک عمومی
همسر زینلیام و هری هر دو به مردم اهمیت میدن فقط به صورت متفاوت ، لیام درمان جسمی میکنه ، هری درمان روحی میکنه
لئوناردو مالیک
پدر زین
تمام شهر نیویورک اونو یه مرد واقعی و کامل میشناسن کسی که هیچ موقع اشتباهی نمیکنه و از همه حمایت میکنهجانی پین
پدر لیام پین
مرد سرسختی که هیچ چیزی باعث نمیشه خم به ابرو بیارهماری تاملینسون
مادربزرگ زین مالیک
زن به ظاهر مهربونی میاد که تنها با چندین خدمتکار زندگی میکنه و هیچوقت از خونه خارج نمیشهخونه ماری تاملینسون در روستای سیدنی
زین و لیام قراره تو این خونه زندگی کنن
YOU ARE READING
راز(mystery)
Fanfictionجانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و...