Part 1⃣9⃣

311 68 10
                                    

💭 فلش بک 💭

🌹لوهان 🌹

   به اعداد روی صفحه نگاه کردم و آه عمیقی کشیدم

بک با ناراحتی سری تکون داد و گفت :
- لوهان نباید اینقدر راحت پولایی که با سختی بدست مییاریو براش بفرستی 

- اگه دوباره رفته باشه سراغ کارهای گذشتش چی ؟

توی سرم فکرای زیادی چرخ میخورد که امیدوار بودم فقط قسمت مثبتش واقعی باشه

چند لحظه سکوت کرد و بعد دستشو با مهربونی دورگردنم انداخت و کنار گوشم گفت :
- میخوای این ماهو بهت قرض بدم ؟

کارتمو توی کیف پولم گذاشتمو از دستگاه دور شدم
- نه ، ممنون یه کاریش میکنم اول ماه که بشه حقوقمو میگیرم

- باشه اما اگه کمک خواستی حتما بهم بگو باشه ؟

سرمو تکون دادم و به اتوبوس اشاره کردم برام دست تکون داد و گفت :
- سریع برو اتوبوس توئه

کارت زدم و روی اولین صندلی خالی پشت سر راننده نشستم

تلفنمو روشن کردم ، توی لیست مخاطبین دنبال شمارش گشتمو تماسو برقرار کردم

صداش از پشت تلفن خسته و خواب آلود به نظر می اومد

- الو
-لویانگ ، هنوز خوابی ؟

صدای فوتش توی گوشم پیچید ، و این یعنی حوصله گوش کردن به حرفامو نداشت پس خلاصش کردم

- پولی که میخواستی رو برات واریز کردم

لحن صداش یکباره تغییر کرد
- واقعا ، ممنون هان قول میدم بعدا جبران کنم

- فقط قول بده که خرج الکل یا مواد نکنی چون دیگه پولی ندارم که برات بفرستم هیونگ

- نه مطمعن باش ، گفتم که خیلی وقته اونارو ترک کردم

ته دلم هنوزم به رفتارای اَخیرش مشکوک بودم اما تصمیم گرفته بودم بهش اعتماد کنم

- باشه دیگه قطع میکنم

تلفونو توی جیبم گذاشتمو از پنجره بیرونو نگاه کردم

حالا باید چه طور این ماه هزینه ی خوابگاهو پرداخت کنم سرمو توی دستام گرفتم

اون همیشه این کارو میکرد چند ماه پیش هم با اصرار مبلغ زیادیو ازم درخواست کرد

اون بار از بکهیون کمک گرفتم که البته تا آخرای سال طول کشید تا بهش برگردونم

وقتی تصمیم گرفت همراه من برای تحصیل به سئول بیاد به پدر و مادرم قول داد که از مواد ، مشروب و هر کار خطایی که قبلا میکرد دست بکشه و فقط درس بخونه

برادرم رشته ی معماری قبول شده بود و دانشگاهش از خوابگاه من دور بود نمیتونستم زیاد بهش سر بزنم

Swear to Love and Sin 💔 Season 1 💔Where stories live. Discover now