آغازِ دههی دو هزار، شروع یک تاریخ تلخ برای قبلیهی گرگها بود. آغازِ یک نسل کشی. در شبی که ماه ناقص بود و نورِ زیباش به دستِ خورشید پوشیده شده بود، در سیاهی مطلقِ آسمون، جنگ بزرگی صورت گرفت. حملهای به قبیلهی گرگها از سمتِ جادوگر و خونآشامهای متحد شده، موجبِ مرگِ افرادِ زیادی شد. جادوگرها، آلفا و بتاها رو ضعیف میکردن، توانایی جنگیدن رو از اونها میربودن و خون آشامها، با لذت بردن از هر ثانیه، به سلاخی امگاها و نابود کردنشون میپرداختن. در اون شب نحس، یکی از چهار قبیله گرگها نابود شد و دو قبلیهی دیگه آسیب دیدن، تنها قبلیهای که کسی رو از دست نداد، قبلیه مین بود. قبلیهای که توسطِ آلفای جوان مین یونگی و لونای محبت دیدهاش، جانگ هوسوک محافظت شد و افرادش سالم موندن. اما پس از گذشتِ هفت سال، پیشبینی و رویاها از آغازِ جنگی دیگهای خبر میدادن، جنگی که این بار ترسناکتر بود.. ☾ نام: آخرین وارث ☾ کاپل ها: یونسوک، نامجین ☾ ژانر: امگاورس، عاشقانه، انگست