ییبو دستای ژان رو گرفت و ژست رقص رو به خودش گرفت، همونطور که یکی از دستاش رو دور کمر ژان حلقه میکرد، یه دفعه خندید:
"چقدر من نسبت به تو مرد ترم ژانگه..."
ییبو دستای ژان رو گرفت و ژست رقص رو به خودش گرفت، همونطور که یکی از دستاش رو دور کمر ژان حلقه میکرد، یه دفعه خندید:
"چقدر من نسبت به تو مرد ترم ژانگه..."
💵دوست پسرم بادیگاردمه💵
جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود !
از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ...
کجا ؟ خودشم ن...