[Completed]
جایی که من زندگی میکردم گرایش به هم جنس خود یه مریضی بود.
من دکتر بودم و باید چنین افرادی رو تغییر میدادم اما من خودم جزو این افرادم . . .
[Completed]
جایی که من زندگی میکردم گرایش به هم جنس خود یه مریضی بود.
من دکتر بودم و باید چنین افرادی رو تغییر میدادم اما من خودم جزو این افرادم . . .
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم.
اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم.
اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم.
اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشت...