خاطرات براش مفهومی نداشت همه چیز پاک شده بود شروع جدید نبود اون تازه داشت خوشبخت میشد دقیقا مثل کتابی که از وسط شروع شده بدون مقدمه بدون جزئیات بدون اسم انتظار چه پایانی رو داشت وقتی حتی شروعش معلوم نبود؟
Sign up to add White Pages(H.S) to your library and receive updates
or
خاطرات براش مفهومی نداشت همه چیز پاک شده بود شروع جدید نبود اون تازه داشت خوشبخت میشد دقیقا مثل کتابی که از وسط شروع شده بدون مقدمه بدون جزئیات بدون اسم انتظار چه پایانی رو داشت وقتی حتی شروعش معلوم نبود؟
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد...
.
.
_من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم.
.
.
_به این فک...