چشمک کوچیکی زد و سعی کرد
تا حد ممکن اعتماد به نفس نایل رو بالاتر ببره.
اما انگار اصلا قصد نداشت همچین کار احمقانه ای رو انجام بده

نایل: دردسر هک ناسا کمتر از لویی تاملینسونه اچ!
اگه تو آشنایی نداری، من کاملا از سیستم های امنیتی پیشرفته ی شرکتش باخبرم. پس؟ نیستم
دست از سر بلوندم بردار ،جیشم ...

با گفتن این جمله از روی صندلی بلند شد و سعی کرد که با برداشتن کیفش و ترک کردن‌ اتاق از دست اون فرفری کله خراب فرار کنه
اما با صدای نسبتا بلند هری مجبور شد بایسته و سرش رو کمی رو به هری بچرخونه.

هری:من هیچ کاری به اطلاعات فاکی شرکتش ندارم
فقط یه دوربین معمولی رو میخوام هک کنی !!! نه اطلاعات محرمانه ی شرکتو ، نه عکسای سکسیشو!هیچی!

نایل: هری توی هک کردن ، مرز اطلاعاتی وجود-

هری با تمام وجود به کائنات متصل شد تا نایل رو بابت این حجم از محتاط بودنش پاره نکنه

هری: اره فرار کن!
بایدم فرار کنی ، اما تو قبل از اینکه منیجر من باشی رفیق منی. پس تو این وظیفرو داری که به رفیقت کمک بکنی.

چرا؟ چون یه شب به جای اینکه کنار دوستت باشی باعث شدی با اون سگ مستی ،  سر از خونه ی اون تخم سگ وحشی دربیاره و اون خیلی راحت ازش آتو داشته باشه.

اون رسما میتونست بهم دست بزنه !
تو اینکارو میکنی نایل!
چون باید انجامش بدی .

نایل چشماشو توی حدقه چرخوند و سعی کرد بدون توجه به ادامه ی حرفای هری بقیه چیپسش رو برداره و از دستش فرار کنه

نایل: تو یه جوری داری رفتار میکنی انگار بیچاره جفت پاهاشو تو کونت فرو کرده!

لبخند کش اومد روی لبهاش خشک شد و با فریاد هری تقریبا سر جاش خشکش زد

هری:نایل بس میکنی یا نه؟ حرفای منو میشنوی اصلا؟ چون من‌ مطمئنم تا دو دقیقه ی پیش گوشای فاکیت سالم بود ولی اگه بولشتاتو ادامه بدی دهنت سالم نمیمونه!
پس جواب منو مثل آدم بده!

نایل کمی از شدت عصبانیتی که توی صدای هری موج میزد جا خورد بعد از چند لحظه مکث تصمیم گرفت با خونسردی و احتیاط تمام جواب بده

نایل :باشه خوب، مرتیکه تلخ بی جنبه...

نفس های تند شده ی هری و گونه های سفیدش رو که یه حاله ی قرمز رنگ پوشونده بود
نشون میداد اون واقعا در مرز انفجاره .

نایل: باشه .به یه شرط..!

هری ابروهاش رو بالا انداخت.
و با حالت سوالی به صورت کاملا بی حس نایل زل زد

هری: به جهنم ، هر کوفتی هست ، مشکلی ندا-

نایل: قبل سفر ، باید روی همو جلوی خودم ماچ کنین و کدورتارو بریزید دور...

 • Beloved Rival • [L.S]Where stories live. Discover now