part16

10K 986 323
                                    

Writer: AriiEel

Couple: KookV, YoonMin, HopV

VMin(FriendShip)


جونگکوک به جیمین که کنارش پشت میز صبحانه نشسته بود و به یونگی که با جیونگ مشغول حرف زدن بودن خیره شده بود.

نگاه کرد و کلافه فنجون قهوه اشو رو میز گذاشت و لب زد :

_ جیمین دنبالم بیا .

با تموم شدن جملش از پشت میز بلند شد و قبل از اینکه رد بشه به تهیونگ که دهنش پر از لقمه نون تسته اغشته به کرم کاکائو مربای توت فرنگی و خامه مورد علاقش بود زل زد و خندشو قورت داد:

_ زیاد نخور  ...دوست ندارم چاق شی بیب *.

با صدای سرفه تهیونگ و چنگالی که با حرص رو بشقابش پرت کرد خندشو قورت داد و سمت کتابخونه رفت. کنار رفت تا اول جیمین داخل بره و لحظه اخر به تهیونگ که تخس و اخمو به غذاش زل زده بود  نگاهی کرد و درو بست .

سمت جیمین که رو کاناپه چرمی خودشو پرت کرد رفت و با اخم بهش خیره شد :

_ دقیقا کی قراره این نگاهای لعنتیت تموم شه جیمین ؟

به جیمین که با ناراحتی صاف تو جاش نشست نگاه کرد و ادامه داد :

_ تا کی قراره این عشق ی طرفه رو ادامه بدی هوم ؟ دقیقا کی قراره این حماقتو  تموم کنی ..

_ خود..ت میدونی نمیتون...م

_ میتونی ..پیشنهاد مینجو رو قبول کن ..

جیمین صاف تو جاش نشست و به جونگکوک که خونسرد سیگارشو روشن میکرد زل زد :

_ میدونستی ؟؟

جونگکوک  به چهره متعجب جیمین خیره شد و پکی به سیگارش زد :

_ واقعا فکر کردی نمیفهمم تو خونم چه خبره ؟!

سمتش رفت و روبروش نشست و پای چپشو رو پاش انداخت و ادامه داد :

_ قبل از اینکه بهت پیشنهاد بده باهام صحبت کرده بود ،بهتره قبول کنی و امروز بهش بگی جوابت مثبته ..

جیمین نگاهی به چهره خونسرد جونگکوک کرد دلش نمیخواست هیچکس جای یونگی بیاد نمیخواست وارد رابطه ای بشه اما میدونست دیگه هیچ راهی برای بودن با یونگی وجود نداره ،اون جیونگ رو دوست داشت و از بودن باهاش لذت میبرد و این براش درداور بود .

_ من دوستش ندارم کوک ..اینکار درست نیس….

جونگکوک  اخرین برگه قرار داد روبروشو امضا کرد و تو کیفش گذاشت و همونجور لب زد :

_ علاقه به مرور زمان پیش میاد .

جیمین  پاهاشو بغل کرد و رو مبل چهارزانو نشست و خندید :

puppeteerWhere stories live. Discover now