Sixteen

2.7K 203 16
                                    

" م.. منظورت چیه ؟ "

النا پرسید و سعی کرد لحنش تا جایی که میتونه معصومانه باشه

" زودباش پرنسس ، تو نمیتونی به من دروغ بگی "

نایل پوزخند زد و اهسته جلوی النا قدم زد ، شلاق بالای زانوهاش دیده میشد .

النا ساکت موند ، اون نمیدونست چی بگه .

" تو نقش بی گناه ها رو بازی میکنی ، درصورتی که افکارت کاملا بالغ و رشد کرده ان ، چرا پرنسس ؟ "

نایل اینو به دختر کوچولوی جلوش با گونه های قرمز گفت .

" نمیدونم "

النا زمزمه کرد

" اون چی بود ؟ "

نایل سر النا داد زد ..

" نمیدونم ! "

النا ایندفعه بلندتر گفت ..

" ددی .. "

❤❤❤❤

*سکوت* :\

انقد خوشم میاد ضایع میکنه النا رو -_-

دختره ی ..

انی ویز ، عکسی که گفته بودم رو اول گذاشتم ، این قسمت هم عکس خاصی نداشت :))

راستی خیلیاتون میگین نایل گوگولی مگولی رو چطور اینجوری به تصویر میکشن و اینا ..

نایل اینجا گوگولیه ولی بین دایرکشنرای اونوری زیاد گوگولی نیست :))

شما اگر یه پیج درتی ایمجین واندی ببینین میفهمین منظورمو ..

رای و نظر یادتون نره :)

- کاظم

Daddy Kink  | CompleteDonde viven las historias. Descúbrelo ahora