وارد حموم شدم تا بدنم رو بشورم‌ ، کل بدنم چسبکی شده بود
تو آینه نگاهی به خودم کردم
جیمین: عجب شانسی دارم من ، رسما ریده شد تو نقشم
دام میخواد بشینم گریه کنم
ولی آح بیخیال از همون اول پشیمون شده بودم ولی خوب اینم یه نشونه بود تا بشینم سر جام


ویو تهیونگ

استایلیست صدام کرده بود تا برای آخرین لباس رو پرو کنم
جلوی در بودم ولی با دیدن جیمین که با یه دست لباس پیش لوناشی بود کمی جلو رفتم جوری که منو نبینن
وقتی گفت میخواد یه لباس دیگه بپوشه تعجب کردم
چرا آخه مگه چش بود اون لباس ؟ مگه خودش انتخواب نکرده بود؟
وقتی لباس رو بالا آورد با دیدن پیراهن چشمام گرد شد
این دیگه چه کوفته .... میخواد اینو بپوشه...
اگه لخت بره جلو دوربین که بهتره
اخمی کردم
کیم تهیونگ نیستم اگه بزارم اینو بپوشی

با دیدنش تو اون لباس حس میکردم دارم دیوونه میشم ، یه آدم چه قدر میتونه خوشگل و جذاب باشه آخه
الانه که ضعف کنم و از عشق زیاد بیوفتم بمیرم
با دوباره شنیدن صدای جیمین به خودم اومدم و نگاهی به اعضا کردم
با دیدن نوع نگاهشون و خشک شدنشون پوزخندی زدم
آااااااح پارک جیمین ببین باهامون چیکار کردی پسر ..... همشون یا بهتره بگم هممون از دست رفتیم
با نشستنش نفس عمیقی کشیدم نوشیدنی تو دستمو رو تو یه حرکت ریختم روش که دادش بلندش
با اعصبانیت که از چشمام معلوم بود اتاق رو ترک کرد
با لبخندی بزرگ سمت بقیه چرخیدم
جین : چیکار کردی ؟
تهیونگ: نکنه میخواستین با اون لباس ها بیاد جلو دوربین
نامجون: تو چه مارمولکی بود خبر نداشتیم
تهیونگ: اونم از نوع زرنگش
کوک : ولی چه بهش ميومد
جیهوپ: خیلی خوشگل شده بود خوشگل بودا ، خوشگل تر شده بود
یونگی : خوشگل؟ زیبا ؟ آااااح این صفات حتی یک درصد از زیباییش رو هم نمیتونه توصیف کنه
لبخندی زدمو سرمو تکون دادم



مصاحبه تموم شد ولی این تازه شروع برنامه امروز ما بود پشت سر هم برای کنسرت عکس برداری و فيلمبردار داریم
و یه دیدار کوتاه یعنی یه فن ساین کوچولو با آرمی ها که کل روزم رو ساخت
همیشه همینه بعد دیدن آرمی دلم میخواد پرواز کنم و از شادی و خوشحالی فقط برقصم




به خاطر کنسرت مجبور شدیم شب رو هم تو کمپانی بمونیم تا یه دور کنسرت نمایشی انجام بدیم تا از بی نقص بودن اجرا مطمعن بشیم نزدیک ساعت ۶ بود که بالاخره دوش گرفتیم و کمی استراحت کردیم
که بازم مثل همیشه جیمین دیرتر از همه اومد و زود تر از همه رفت
برناممون کلا اینه جیمین همیشه میخواد بهترینش رو نشون بده هممون میخواییم
ولی جیمین به خاطر هیت هایی مخرف مثل نالایق بودنش تو گروه ، اضافی بودنش و... که میگیره بیشتر از هممون آسیب میبینه
درسته که همه ما هیتر داریم هیت میگیریم اذیت میشیم درد میکشیم ولی اون میریزه تو خودش میخواد خلافش رو ثابت کنه ولی جزء نابود کردن خودش و عذاب دادن به خودش کاری نمیکنه
کاش فقط یاد بگیره که اون کامل و بی نقص ترینه و نباید به حرف دیگران زیاد بها بده


عشق پنهانWhere stories live. Discover now