Don't smoke..⭐

2K 146 40
                                    

taehyung:

بعد رسیدن به خونه ای که قبلا هم دیده بودم ازش پرسیدم:
-چرا اومدیم اینجا?
-من هیشکی نشناسم خونم نمیبرم حتی تو دارلینگ..
-با این اسم مسخره صدام نکن:/

یهویی روم خم شم که خودم کشیدم عقب
-چیکار میکنی
-نمیتونم کمربندتو باز کنم؟

بعد باز کردن کمربندم پیاده شد در منم باز کرد کشیدم بیرون
زنگ خونرو زد ولی
خب هیشکی توقع نداشت هیونجین در باز کنه
-تو اینجا چیکار میکنی هیون؟
-میتونم بپرسم برادرم برای چی پیش شماس?

30 min latter:

هیون:یعنی چی که جفتته این فاکی ازت خیلی بزرگتره
ته:میگی چیکار کنم?مگه من انتخاب ?
هیون:چرا ایییین? جئونی برادرش ترد (طرد?) کرد?

کوک که تا الان ساکت بود و گوش میداد شروع کرد به صحبت کردن
کوک: من دلیل داشتم که برادرم طردش کنم!....برادر من جئون فلیکس با اینکه بهش گفتم نکن ولی دقیقا جلو چشا...

فلیکس:خفه شو جونگکوک...
هیچوقت نزاشتی حرف بزنم...الان باید تاوانشم پی بدی...هیچوقت نزاشتی بگم برادرت مجبور کرد...حالام من به عنوان برادر و هم خونت میگم....هیون جونگکوک جفت مناسبی نیست

نام جون و جین هم هیچوقت نفهمیده بودن چرا ولی خب اونا ویزای بیشتری میدونستن
بار
رفتن دستشویی
و خب ساده بود که حدس بزنن که اتفاقی رخ داده:)

هیون:داستان چیه فلیکس? کی به کاری مجبورت کرده? چرا هیچکدومتون چیزی نمیگین هاا?

جین:اروم باش پسر...ماعم نمیدونیم فقط رفته بودیم بار و..

فلیکس:رفتیم بار...قول دادم نه مشروب بخورم نه برقصم فقط پیش هوپی نامجون و جین بشینم ولی خسته بودم...رفتم ابی به سر صورتم بزنم که برادر جفت کوک که مرده بود اومد
(فک کنم بفهمین ینی کوک جفتش دختر بوده سوهان برادر دختره بوده و به فلیکسم از قصد تجا.. کرده:))

flesh back
(خودم سرش گریه کردم پس عادیه اگر گریتون بگیره)

نفس کشیدن برای فلیکس پسر 17 ساله خیلی سخت بود چون دقیقا دستای سوهان روی گلوش بود وزنش روی دستاش انداخته بود
بعد سه راند
(چون تجاوز بوده اصا دوست نداشتم بنویسمش ببخشید:))
سوهان اروم شلوار فلیکس بالا کشید بوسه ای به سرش زد
سوهان:خیلی شانس اوردی..میخواستم بکشمت ولی نمیشد از هوس تنت بگذرم همینجوری حیفت کنم..

فلیکس:ج...جونگ...
سوهان:جونگ کوک? نه به کمکت قرار نیست بیاد

فلیکس سوالی نگاش کرد
سوهان: عاح پسر کوچولو بیچاره اون همه چیز از پشت در هم دید و هم شنید..

این یعنی مرگ فلیکس..
بی توجه به دردش سوهان از روی خودش کنار زد به سمت در رفت بازش کرد از دور با جونگ کوک چشم تو چشم شد
انگار منتظرش بوده که بیاد بیرون
پاشد و به سمتش اومد
کوک:چه حسی داشت?
فلیکس:ج..جونگ کوک من...
کوک:خفه شو(پس چرا میگی حرف بزن..کرم داری جونگ کوک سگ ???)فقط بگو چه حسی داشت که نه به حرفم گوش دادی نه به ابرومون فکر کردی نه به اینکه اون ادم درستی نیست...

اروم فلیکس سرش پایین انداخت اشک ریخت
با کشیده شدن دستش از بار بیرون رفتن...

end of flesh back...
(اشکام..)

هیون اروم فلیکس بغل کرد پیشونیش بوسید تا اروم شه

و جئون
فقط نگاه میکرد
چی بگه?
بگه ببخشید همه این مدت فکر میکردم تو مقصری?
بگه ببخشید که هی اذیتت کردم?
بگه ببخشید بد رفتاری مامان برای حرفای من بود?
بگه ببخشید بابا اگر میزنتت بخاطر کارای منه?
لال شده بود
احساس میکرد زبون نداره...

تهیونگ:ت..تو هیچوقت ازش دلیل نخواستی جونگکوک?پ..پس اگه یموقع اتفاقی برای منم این اتفاق بیفته میخوای مارک کوفتیت برداری?

ولی جونگ کوک فقط رفت طبقه بالا در اتاق بست
جین:تهیونگ.. برو پیشش اون الان واقعا پشیمونه
تهیونگ:ها? چرا من?
نام جون: تو جفتشی پسر..

با سردرگمی رفت بالا و در اتاق باز کرد
ندیده بود اون سیگار بکشه
اروم سیگار از دست استادش بیرون کشید
-دیگه..س..سیگار نکش...
_____________________________________

سلااام
زودتر گذاشتم براتون
و اینکه شرط نمیزارم ولی باید روی ووت ها و کامنت گذاشتن هم دقت کنین که بهم انرژی بده:)
این پارت هم دوست داشته باشید🤍

are you kidding me???Where stories live. Discover now