روز موعود
ساعت 11:00 صبح
لوهان به دیوار تکیه داده بود و مدام پاهاش رو تکون میداد و انگشت دستشو میجوید.سهون با آرامش به لوهان نگاه می کرد.
_آروم باش لوهان
+ آرومم...
_ مشخصه
بچه ها یکی یکی وارد سالن میشدن.سوهو یه لباس تمام مشکی پوشیده بود و دونه دونه اسلحه ها رو چک می کرد.
چانیول و بکهیون با هم وارد سالن شدن و چانیول متوجه استرس لوهان شد.با آرامش به لوهان نزدیک شد.
_ چرا انقد مظطربی؟
لوهان سرشو تکون داد.
+ مظطرب نیستم.
چانیول نگاهی به سهون انداخت.
_ همه چی خوب پیش میره دیگه؟
+ مطمعن باش.
با ورود کای و کیونگسو به سالن ، بکهیون به سمت کیونگسو رفت و دستشو به سمتش دراز کرد.
_ اگر من مردم منو ببخش کیونگسو من واقعا نمی خواستم این جوری بشه.
کیونگسو چشماشو بست و فقط گفت.
+ نمیر بکهیون چون قراره بعد از تموم شدن همه چیز من تو رو بکشم
لبخندی روی لبهای بکهیون نشست و به کای نگاهی کرد.و زمزمه کرد.
_ همه چی خوب پیش میره.
بعدش مستقیم به سمت چانیول رفت.
با اومدن کریس همه به سمتش برگشتن
_ همگی آماده این؟لوهان سوار ماشین شو، همه چیز به تو بستگی داره، اگر سرعت عملت پایین باشه هممون اون جا گیر میفتم ، اینو فراموش نکن.
لوهان نفس عمیقی کشید و سویچ مورد نظرشو برداشت و به ساعت نگاه کرد.
+ من میرم. دقیقا سر ساعت 4 همتون رو میبینم.
بعد به ارومی به سمت سهون رفت و بغلش کرد و به سمت در رفت.بعد از اون بکهیون و چانیول که کت و شلوار های یکدستی پوشیده بودن به جمع نگاه انداختن.
_ ماهم با سهون راه میفتیم، توی بانک همدیگه رو میبنیم.
کریس لبخندی زد.
+ موفق باشین.
نوبت سوهو و کای و کیونگسو بود که همراه کریس راه افتادن.
اون ماموریت در واقع کلید نجات زندگیشون بود .پس همه چیز به بهترین نحو باید انجام میشد.
ساعت 11:45صبح
نزدیک بانک سوهو از ماشین کریس پیاده شد و به سمت جایی نامعلوم رفت.در واقع هیچ کسی ماموریت سوهو رو نمیدونست .و این برخلاف کل ماموریت بود.
YOU ARE READING
⛓كالتين⛓⚰️
Action♚"he'd forgotten the name he'd been given, but it made no difference. He had only one name now: Death, devourer of worlds." ♔"او نامی را که به او داده بودند فراموش کرده بود، اما هیچ تفاوتی نداشت. او اکنون فقط یک نام داشت: مرگ، بلعنده دنیاها. ❌اسمش ک...