Part 6

301 18 3
                                    

Taehyung pov:
بعد از جمع کردن همه‌ی خدمتکار ها
ته : از این به بعد جونگکوک با ما زندگی می‌کنه و اگر کسی کاری باهاش داشته باشه یا باعث بشه جونگکوک اذیت بشه فقط اخراجتون نمیکنم بلکه کار های بیشتری هم میکنم فهمیدید ؟
_:بلههههه
ته : خوبه حالا برید به کارهاتون برسید
ته : کوکی بریم گوشت رو پانسمان بگیریم
کوک : بریم
بعد از پانسمان کردن گوش کوکی
ته : بریم صبحانه بخوریم
کوک: آره ولی من ....
ته: جانم بگو
کوک : من صبحانه درست کردم
ته :چی واقعا بریم ببینم
کوک : بریم
به سمت آشپزخونه رفتیم که دیدم سینی زیبای روی میز چیده که برنج کیمچی گوشت و سبزیجات زیبای داخل اون هست
ته : کوکی خودت اینارو درست کردی ؟
کوک : آره
ته : اینا عالی بیا بریم بخوریم
کوک : ولی برای شما درست کردم
ته :اول از همه شما نه تو و من چطوری تنهایی میتونم غذا بخورم وقتی یک خرگوش بانمک هم تو خونه هست ؟هوم
بیا باهم بخوریم
کوک :باشه
بعد خوردن صبحانه
ته : بریم لباس بخری....
در خانه باز شد و
_:تهیونگی سلام ما اومدیم
ته : وای دوباره اینا اومدن
کوکی چنتا از دوستان اومدن بریم باهاشون آشنا شیم ؟
کوک : بریم
ته : جیمین آنقدر خونه رو نزار رو سرت
جیمین به سمت کوکی دوید و صورتش رو قاب گرفت
جیمین : وای تو چقدر خوشگلی اسمت چی ؟
کوک : جونگ..کوک
جیمین : نمی‌خواد خجالت بکشی منم جیمین وای تو خیلی کیوتی
_:تهیونگ تو برده گرفتی ؟
ته : خفه شو جین اون فقط با من زندگی می‌کنه
جین : خوبه
جین به سمت جونگکوک و جیمین رفت و لگدی به جیمین زد
جین : سلام من جینم تو چی؟
کوک :منم جونگکوکم
جین : خوشحالم میبینمت

little rabbit Where stories live. Discover now