اونطوری ننویس،اینطوری بنویس⁦⁦⁦;-)⁩

«نویسنده جقی»

حاجی پشمام ریخته بخدا
چخبرتونه؟؟؟
بعضی بوکا دیگه داستان نیست،رسما پورن!

از همون اول صداش می‌پیچه تو گوشت:
آه آه همونجا..هموجارو بکوب
بیشتر میخوام
همش میخوام ددی
آه دارم کام میشم
تو خیلی تنگی
اووف آفف و زهرمار⁦→_→⁩

بسه دیگه😂😂

نمیگم اسمات نزارید ولی خدایی سکس آنال اینطوری نیست:-|⁩
کاپل میشناسم در ماه یبار از پشت سکس میکنن
بیشترازاین خطرناکه و امکانش نیست!
اونوق یه نویسنده جقی برای ی داستان چهل چپتری،سی چپتر اسمات نوشته😂
ای خدا نکشتونه...

حالا میدونی جالبیش چیه؟
بازدیدای اینا بیشتره⁦:-\⁩
یعنی پشمام ریخته بقران

نویسنده عزیز لطفا لطفا لطفا برای قلمت احترام قائل شو.ریدر عزیز تورو خدا برای وقتت ارزش قائل شو

حالا که در این مورد صحبت کردیم خوبه که موضوع ارزش گذاری در متن و ی مروری کنیم.
تا حالا پیش اومده یه کتاب سیصد چهارصد صفحه‌ای رو تموم کنید بعد با خودتون بگید:
ععع برای این داستان بیست صفحه هم زیاده.

دقیقا همینطوره،برای این داستان همون بیست صفحه کافیه!
برای من زیاد پیش اومده تازه‌ترینشم میتونم کتاب عقاید یک دلقک و مثال بزنم.
کتاب دویس سیصد صفحه کلا پنج صفحه حرف مفید نداشت!
مابقی حرفای تکراری و زندگی روزمره بود.

اما در عوض یک کتاب مثل(یک عاشقانه آرام)به حدی ارزش بالایی داره!
خط به خط حرفایی نوشته شده که موهای دستاتون شق میکنه.
داستانشم فوق‌العاده بود.

میدونی میخوام چی بگم؟
اینکه ده چپتر بنویس ولی درست حسابی بنویس⁦^_^⁩
(این به معنی بی محتوا بدون داستانای حجیم نیست.
ممکنه هزار چپتر باشه ولی ازاون بیست چپتر جذاب تر و غنی تر باشه)
اینکه اون بخشای اضافی رو حذف کن
اینکه اسمات و سکس داستانت به اندازه باشه
اینکه...

خب فکر میکنم در رسوندن منظورم موفق بودم
امیدوارم این چپترم کمکی کرده باشه

راستی همون سوال قدیمی
نظرتون در این مورد چیه؟
آیا شماهم با این پدیده روبه‌رو شدید؟