حلقه کاپلی

436 89 40
                                    


جونگکوک

÷ بخدا حالم خوبه سه روز اومدین لنگر انداختین گمشید برید خونتون

+ بیشور بده به فکرتیم

÷ آقا اگه به فکر من بودن اینه که بیاید تلپ شید اینجا نمیخوام به فکرم باشید

+ تو چه مرگته آخه غذات حاضر تو خونته تنهام که نیستی

÷ ایناش خوبه ولی نمیخوام بخاطر من از کارو زندگیتون بزنید الان حالم بهتره سری بعد اگه سکته کنم از دست شماست

+ باشه حالا یه کاریش میکنیم

کولمو انداختم رو دوشمو از اتاق زدم بیرون

_ جین من حاضرم بریم

+ کجا به سلامتی بیا صبحانتو بخور دیر نشده

_ نه یه سر باید بریم خونه من کتابمو بگیرم

+ دیروز نیاوردی مگه؟

_ نه یادم رفت همون رو میز گذاشتم اصلا حواسم نبود برش دارم

÷ بیا ببین میگم از کارو زندگیتون میوفتید منظورم اینه

_ میخوای مارو بندازی بیرون الکی منو بهونه نکن

تستی که جین جلوم گرفتو ازش گرفتم

+ برای خودت چایی بریز بخور تا من حاضرشم

_ طول میکشه تا سرد بشه بقیه چاییتو میخورم

÷ اه اه اه چندشای لوس این برای این یکی تست درست میکنه اون یکی بقیه چایی اینو میخوره

جین زد رو شونش و از کنارش رد شد: ببند عزیزم

اولین گاز من برابر شد با بیرون رفتن جین از آشپزخونه

÷ میگم جونگکوک

_ هوم؟

÷ هومو مرض هوم چیه حداقل شبیه جین به مام نمیگی جانم بله رو بگو

_ خیله خب ببخشید بله بفرمایید

÷ من به جین گفتم برید فکر نمیکردم قبول کنه گفت درموردش فکر میکنم ببین اگه گفت امروز برید پشیمونش کن که فردا برید

_ چرا اونوقت؟

÷ همینجوری نمیخوام شبیه کسایی باشم که کسیو از خونشون میندازن بیرون فردا خودتون با پای خودتون میرید

همینجوری که به تهیونگ خیره بودم یه ذره چایی خوردم دوباره به تست تو دستم گاز زدم

تهیونگ که دید جوابی ندادم فقط دارم نگاهش میکنم نگاه چپی بهم انداخت و نفسشو با حرص بیرون فرستاد

÷ خیله خب جغجغه میگفت اگه شما باشید اونم امشب میاد اینجا اگه نباشید نمیاد

_ آها پس برای جیمین میگی ناراحت شدن ما مهم نیست

I succeeded [Jinkook]Where stories live. Discover now