part 2 (my new nurse)

377 70 30
                                        

دلیل اینکه امروز گذاشتم اینه که؟
تولدمه😂
وای تولدم مبارک
سولمیتم snoyr رو میگم یجوری بهم تبریک گفته
انگار مست شدم🤣
ذوق مرگیدمم
خلاصه منم بهتون هدیه دادم دیهه
❤️❤️❤️❤️

............................................................................

Endless sky
آسمان بی پایان


گالف:

با سر انگشتام لباسا رو لمس کردم. این نه... این یکیم نه... اینم نه... این خوب بود
نمیدیدم اما میتونستم جنس خوبشو حس کنم
از چوب لباسی دراوردمش به لمسم ادامه دادم
اوکی بود جنسش محشر بود و البته رنگش سیاه
لباس های سیاهم سمت راست اتاق لباسم و اونهایی که سفید رنگ بودن سمت دیگه بود
همین دو رنگ
سیاه و سفید. رنگهای موردعلاقه ام
هه پوزخندی زدم
از بس مشکی دوست داشتم احتمالا دنیام سیاه شده
تک تک لباسامو دراوردم و اونایی که انتخاب کردمو پوشیدم
با احتیاط به کمک دستم به پایین خم شدم
حس لامسه ام یه کفش اسپورت که از حکاکی ماهرانه ی مارکش معلوم بود نایکه
به پام کردم
گوشم تکون ریزی خورد میتونستم صدای ضعیف نزدیک شدن قدم های یکی رو بشنوم اینقدر هم ماورائی نبودم بگم کیه!!
منتظر موندم بیاد داخل شاید پی باس بود
چمیدونم مهم نیست
کارم تموم شد لباسامو پوشیده بودم
صدای باز شدن در اومد و دوباره صدای قدم ها
و بوی عطر آشنا
دستی تو موهای خوشحالتم اوردم
موهایی که نقره ای کرده بودمش
خودم نمیتونستم رنگشو ببینم اما از وقتی چشممو از دست دادم..... لعنتی...
موهامو جلوی پیشونیم ریختم.
صدای پی باس نزدیکم شنیده میشد

-آماده ای گالف؟ باید بریم... بازومو بگیر

نفس عمیقی کشیدم. آماده بودم؟ ظاهری شاید
این استرس کوفتی چیه آخه
یعنی یه درصد امکان داشت خوب شم؟
ایششش این مغزم خیلی صدا میده
همش فکرهای چرت توش میاد
رو اعصابه
دستمو دور بازوش گرفتم خودش کمک کرد تا بهش نزدیکتر شم
بعد از طی کردن پله ها و رسیدن به ماشین
صندلی عقب نشستم کمربندمو بست
صدای بسته شدن در
صدای باز شدن در جلو
صدای بسته شدن در جلو
صدای بسته شدن کمربند
صدای استارت زدن
صدای نفس کشیدن
صدای روشن شدن موتور
صدای گاز دادن
همه اش رو اعصابم بود
از صداها متنفر بودم به لطف از دست دادن حس بیناییم
حس های دیگه ام چند برابر پر کار شدن و بدجور رو اعصابم میرن
مزخرفه
هه
الان تو مود خوبی نبودم و باید اعتراف میکردم استرس داشتم
یه روزی گذشته بود پیش دکتر جدید رفته بودیم
اون صدتا تست و آزمایش و کوفت و زهرمار ازم گرفت
و حالا قرار بود بهم بگه چی در انتظارمه
طبق معمول صدای پی باس مانع شد از ادامه ی فکر کردنم چرا این بشر نمیتونست دو دقیقه ساکت باشه؟
الان به آرامش نیاز داشتم...

-گالف کی میخوای بری جایگاهتو پس بگیری؟ آکادمی پیانو، شرکت و....

میخواست تا صبح رو اعصابم بره؟

🌌 endless sky 🌌(mewgulf) Waar verhalen tot leven komen. Ontdek het nu