Endless sky
گالف
-پی جیب چطور شدم؟
صدای جیغ ذوق زده ی جیب باعث شد گوشمو بگیرم و بخندم
-عالی شدی وای چرا انقدر خوشتیپی تو عین حوری میمونی چرا خودم تاحالا تورت نکردم اخه؟
چیزی نگفتم و لبخند زدم دستی به کت خوش دوختم کشیدم نمیتوسنتم ببینمش ولی میتونستم حسش کنم که!
حالا نوبت من بود. آخخخ فقط میخوام بدونم وقتی منو میبینه چه حالی میشه قطعا شوکه میشه!
بدون کمک پی جیب از اتاق زدم بیرون دستمو به دیوار کشیدم تا راه رو با کمکش پیش ببرم
چیزی نمونده پی میو صبر کن!
صداهای نامفهومی میشنیدم عین دعوا میموند با تعجب کمی جلوتر رفتم دستمو روی برجستگی کشیدم. در بود!
فک کنم در اتاقی که پی میو توش بود!
صداها حالا واضح تر شنیده میشد
با تعجب دستمو برای پیدا کردن دستگیره پیش بردم که دستم توی هوا خشک شد داشتن چی میگفتن؟
- ولش کن میو همینجا همین الان پولشو بگیر و ولش کن عین روز اولی که وارد اینجا شدی تو هیچ حسی بهش نداری همش توهمه همش الکیه بهتره طبق نقشه ات پیش بری و با پولاش خوس بگذرونی مگه یه پسر کور تو زندگیت قراره برات چیکار.......
حس میکردم تو دنیای تاریکم دارم هر لحظه بیشتر فرو میرم
اینها چیه؟ چی میگن؟ اون زن کیه؟ نه پی میو... نه!
صدای پسری که نمیدوسنتم کیه بلند شد. به گوش هام اعتماد نداشتم. تاریکی روبه روم جلوی چشمم میچرخید و میچرخید
سرگیجه گرفته بودم زانوهام سست شدن هنوز با اعصایی که دستم بود خودمو نگه داشته بودم. نه....! نه...!
من میدونم این حقیقت نداره من میدونم!
ولی....!
حس میکردم چشمام داغ شده باید گریه میکردم؟ ولی چرا نمیریزه؟ گفت انجامش میده؟ فیات... اون پسر راست میگفت؟
دیگه چیزی نمیشنیدم اعصام از دستم افتاد روی زمین سر خوردم. نه پی میو اینجوری نبود مگه نه؟ نبود! اون.... اون کسی بود که باعث شد روز و شب برام فرق داشته باشن
اون کسی بود بود که منو از دنیای تاریکم بیرون اورد
اون.... اون منو عاشق خودش کرد...!
اشکم بالاخره راه خودشو پیدا کردن و پنهای صورتمو خیس کردن....!
انگار متوجه ام شدن صدای باز شدن درو شنیدم ولی کم کم
گنگ شدن صداهای اطرافم! فقط صدای مغزم بود که داشت فریاد میزد:
-گالف سااااده !!! حقته! تو محکومی به فنا!! اینم نتیجه اعتماد کردنت!! فقط بمیر کوره بدبخت! تو فقط یه کوره بی عرضه ای!!! حتی نمیتونی واقعیتو از دروغ تشخیص بدی! همه این مدت داشتی با دروغاش زندگی میکردی؟! لعنت بهت گالف! بمیر فقط بمیر....توعه ساده....حتی بدهیشو دادی! گل بگیرنت!نه......
YOU ARE READING
🌌 endless sky 🌌(mewgulf)
Fanfiction🌌تکمیل شده🌌 فکر کنم منم نابینا شدم... گالف فقط تاریکی میدید و من فقط یه جفت تیله ی آبی رنگ... فیک میوگالفی🌻☀️ ژانر:عاشقانه/ درام/ رومانتیک / +18 #mewgulf
