sixteen

5.1K 531 77
                                    

Vote=100



‏اونی که دست نکرده تو شورتت خیست میکنه نیمه گمشدته






دستم روی فرمون بود و داشتیم بر میگشتیم کوک فقط یک روز تمام توی لیتل اسپیسش بود و بعد از اون گفت همه چی اوکیه و می تونیم برگردیم چون هم اون باید سر کار می رفت و هم من و به طرز عجیب و خوشحا کننده ای دیگه از دعوایی که بخاطر مارک کردیم یاد اوری نمی کنه و قهر نیست باهام خداروشکر
کوک: میشه منو جلوی دفتر نامجون هیونگ پیاده کنی؟
تهیونگ: سر کار باید بری؟
سر تکون داد
کوک: اره نامجون هیونگ خبر داد که برم اوه میشه این کولم و بزارم تو ماشینت بمونه البته اگه میشه
تهیونگ: اره مشکلی نیست بزار بمونه. بیام دنبالت بعد اینکه کارت تموم شد؟
در حالی که سرش تو گوشیش بود جوابم و داد
کوک: نه امشب شام با دوستم بیرونم خودم میام بعدش
تهیونگ: اهااا که اینطور اممم کدوم دوستت میشناسمش؟
کوک: اااه رسیدیم مرسی که منو رسوندی خوب دیگه اخر شب اگه بیدار باشی میبینمت
و از ماشین پیاده شد و رفت بدون اینکه به سئوال لعنتی من جواب بده هاها ،لعنتی نکنه با اون مارک عوضی رفته باشه نه ممکن نیست کوک دید که باهاش دعوا گرفتم نه امکان نداره نمیره پیش اون نه نه دستم و روی فرمون فشار دادم و سرعتم و زیاد کردم و به سمت شرکت رفتم کلافه تر از اینم که بخوام به اسپرت بودن تیپم فکر کنم و خسته تر هم هستم که بخوام برم خونه کت و شلوار بپوشم و بعد برم شرکت پوووف...

.......

خوبه واقعا عالیه ساعت 12 شده و هیچ خبری از کوک نیست و گوشیش هم در دسترس نیست هی هم نمی تونم به جین و هوسوک زنگ بزنم مسخرس لعنتی کجایی اخه کوک نیم ساعته خونه رو دارم دور میزنم یعنی ممکنه با مارک باشه نکنه کاری باهاش کرده فااااااک دارم دیوونه میشم وقتی رسید اولین کاری که می کنم یه ردیاب بهش وصل می کنم بالاخره صدای در اومد با سرعت یه سمت در رفتم دیدم کوک نیمه هوشیار و بغل یه پسرس.. :

سلام ببخشید من ایون وو هستم دوست کوک خواستم ببرمش خونشون که گفت یه جای دیگه زندگی می کنه خووب و اوردمش اینجا شما تهیونگین نه؟
تهیونگ: بله تهیونگم و ممنون از اینکه اوردیش بدش من
ایون وو: نه مشکلی نیست تا اینجا اوردمش تا اتاقش می برمش
و داخل خونه شد  و وسط راهرو وایستاد
ایون وو: کدوم اتاق کوکه؟
به سمت چپ اشاره کردم و وقتی درو باز کرد تازه یادم افتاد که ممکنه در مورد کوک ندونه
تهیونگ: خوب..امم..اینجا اتاق خواهر کوچیکم بود واسه همی..
با تکون دادن دستش حرف زدنم و متوقف کردم و نگاش کردم
ایون وو: لازم نیست بهونه بتراشی من میدونم کوک لیتله
چی؟؟؟؟ می دونست؟؟؟ مگه کیه که خبر داره؟؟؟؟
کفش کوک و در اورد و گذاشتش روی تخت و..‌و پیشونیش نوازش کرد و بعد...بوسیدددد؟؟؟؟؟
اوکی اون کیه دیگه ؟
تهیونگ: ممنون میتونی بری دیگه
با لبخند سر تکون داد و از در خارج شد خدای من دوس داشتم دو تا مشت به صورتش بزنم که دیگه نتونه اون لبخند کوفتیش و نشونم بده تند تند رفتم دنبالش که دیدم جلوی در وایستاده
تهیونگ: تو دقیقا چه نسبتی با کوک داری؟
یه دست پشت گردنش کشید
ایون وو: دوست کوک کوکم و شایدم بیشتر
تیکه اخر حرفش و زمزمه کرد که بله من شنیدم و بعد اون حرف مزخرفش با اون لبخند مزخرف ترش به من نگاه کرد
ایون وو: شما هم خونش هستین نه؟
تهیونگ: اره همخونشم و دوستش و کسی که تو هرچیزی باهاش شریکه
و به با یه لبخند دست به سینه نگاش کردم
ایون وو: اهااا که اینطور ..
تهیونگ: اره
ایونوو: خوب دیگه من باید برم
تهیونگ: ممنون واسه رسوندنش ولی خوب وظیفت بود
ایون وو: جااان؟
تهیونگ: خوب چون دوستت بود و مست باید میاوردیش دیگه نه؟
روی دوستت خیلی خیلی تاکید کردم
ایون وو: اهاا اره درسته خوب شب بخیر مواظب کوک باش لطفا فردا بهش سر می زنم
تهیونگ: مواظبش هستم و خواهم بود و نیازی نیست سر بزنی خدافظ
و قبل اینکه حرفی بزنه درو توی صورت متعجبش بستم
کامااااان کسی هست که از کوک خوشش نیاد فاااک ولی اخه ممکنه مگه کسی از این لیتل بوی خوشش نیاد؟
رفتم سمت اتاقش چون می ترسیدم مثل دفعه قبل که مست بود کار نا معقولی بکنه پس رفتم توی تختش و کنارش خوابیدم وقتی مطمئن شدم خوابه رفتم نزدیکترش
چرا این همه میخوری که اینجوری مست شی از این به بعد باید منع کنم واسه تو مشروب خوردن و
هوووف
خدای من..
چرا همه ی کسایی که کنارتن باید دوست داشته باشن؟
و این لج منو در میاره که تو با همه ی اونا مهربونی
نزدیکترش شدم اجزای صورتش و یه دور نگاه کردم
کوکی کوچولو
مهربون نباش باهاشون داره حسودیم میشه
دوست دارم فردا که بلند شدی بهت بگم که حق نداری دیگه هیچ کدوم از دوستات و ببینی اما اگه پرسیدی چرا واقعا دلیلی ندارم که بگم چی بگم بگم چون دوست ندارم هه مسخرس
اه کوک
خیلی حسودم کردی ..
خیلی..


💙💙💙💙💙💙💙💙

💙💙💙💙💙💙💙💙

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

Eun woo

هاااااای بیبی های منننن🤗🤗🤗🤗
خوب من واسه ایون وو مردم😍
راستی راک استار هم اپ کردم دوست داشتین سر بزنین بهش😘

Love you guys💙

my little boyDonde viven las historias. Descúbrelo ahora