pinkish sky 2

572 123 845
                                    

خب خب =)
چپتر دوم!
هر هفته یه پارت آپ میشه و متاسفم به خاطر جواب ندادن کامنت‌ها...
بوک‌ها مشکل دارن، هر موقع رفع شد حتما به همه‌شون جواب میدم♡

________

زمزمه‌های کوتاه و خفه‌ای می‌شنوه. با ترس و ضعف چشم‌هاش رو باز می‌کنه و دو جفت گوی خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد بزرگ رو می‌بینه که خیره‌شن!

مشت‌های کوچولوش رو بالا میاره و روی چشم‌های خیس شده‌ش می‌ذاره و متوجه میشه که اون گوی‌های خیره چهار پنج برابر مشت‌هاش بزرگی دارن...

مثل یه نخودِ کوچولو دست‌ها و پاهاش رو از بدنش فاصله داده، کششی به ستون فقراتش میده. با حس کردن انگشت‌هایی که روی دم مخملی و کوتاهش نشستن سریع دست و پاش رو توی شکمش جمع می‌کنه و گلوله میشه توی خودش. و البته که خیسیِ چشم‌هاش بیشتر میشن و لحظه‌ای بعد شروع به گریه کردن می‌کنه.

صدای خرچ خرچ و پوف‌های کلافه‌ای رو می‌شنوه و دم باریکش رو دور تنش می‌پیچه تا مثلا بیشتر از خودش محافظت کنه =)

اون دو جفت گوی خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد بزرگ ازش فاصله می‌گیرن و هریت می‌فهمه که گوی‌ها چشمن! چشم دو تا غول. به خودش می‌لرزه و با چونه‌ای که لرزونه نگاهشون می‌کنه.

یکی از اون غول‌ها با چشم‌های قلبی شده دست‌هاش رو زیر چونش بهم قفل می‌کنه و بامزگیِ هریت رو تماشا. اون غول یه دختره، یه دختر با موهای بلند و بلوند.

غول کناریش یه پسره، یه پسر که چشم‌هاش ترسناکه و خیلی بدجنس به نظر میرسه. موهاش عجیبه و کوتاه، کلی سوراخ داره توی گوش‌ها و لب و صورتش.

کیتن دوباره گریه‌ش می‌گیره از ترسناک بودن غولِ پسر و مشت‌های کوچولوش رو باز کرده انگشت‌های به سختی سانت رسیده‌ش رو روی چشم‌هاش می‌ذاره. فکر می‌کنه با ندیدن خودش، اونا هم نمی‌بیننش :')

- آهای جغله...

صدای کلافه و عصبی‌ای مخاطب قرارش میده. هریت با موهای سیخ شده، گوش‌های جمع‌ کرده‌ش رو تیز می‌کنه و از لای انگشت‌های فسقلی‌ش صاحب صدا رو نگاه می‌کنه.

- اونا صاحباتن، نجاتت دادن. کم گریه کن تو هم از صدات بدم میاد.

چیزی رو لای مشت‌هاش گرفته باز هم خرچ خرچ می‌کنه و همین باعث میشه تا هریت گوش‌هاش رو پایین بیاره و روی موهاش بخوابونه.

- تو لوسی!

+ مامی مامی...

چند بار صدا می‌کنه و غولِ دختر جیغ می‌زنه! دلش غنج رفته برا کیتنش... صداش به میو های ضعیف و لرزون ختم شده و همین برای دزدیدن قلبِ غولِ دختر کافیه.

- خفه‌شو! اح اح، الآن غش می‌کنه کلارا.

+ من فقط مامی‌مو می‌خوام...

granulated glass [L.S]Where stories live. Discover now