Part 8

1.6K 250 49
                                    

هی گایز
آخر این قسمت یه اسمات کوچولو داره
اگه دوست ندارین فقط ازش رد شین
.
.
.

هری همچنان بیهوش از خواب بود، لویی تا ساعت 12 بین خواب و بیداری بود ولی بعدش کم کم بخاطر صدای در هوشیار شد. کسی به در میزد و دستگیره رو میچرخوند ولی نمیتونست درو باز کنه.

لویی نمیخواست با سر و صدای اون هری بیدار بشه از طرفی هم نمیخواست از بغل هری تکون بخوره تا مبادا اینجوری هری از خواب بپره، سعی کرد آروم از بغل هری دربیاد ولی هری اونو کاملا با دست و پای درازش محاصره کرده بود و لویی در حال حاضر عین یه کیتن کوچولو توی قفس گیر کرده بود،البته برای هری کیتن بود، خود لویی حس شیر بودن میکرد!

وقتی دید تلاش فایده نداره از همونجا با صدایی که سعی میکرد هری رو بیدار نکنه. گفت در قفله و فعلا خستس و هرکی که هست بره.
ولی کسی که پشت در بود بی‌خیال نشد.

_اوه خدای من لویی حالت خوبه؟ چرا در رو باز نمیکنی؟ من فقط میخوام ببینمت.

اون صدا که کسی غیراز آستن نبود سعی داشت با احتیاط این حرفارو بزنه چون نمیدونست هری در چه وضعیه و ممکن بود همون لحظه بپره از در بیرون و دوباره آستن رو زیر مشت و لگد بگیره.

_آستن فقط برو به اندازه کافی گند زدی، طبق قراردارد، ما کارامون تموم شده... عکسا به موقع دستت میرسه. فقط لطفا دیگه دور من و زندگیم با هری نباش... واقعا نمیخوام دوست پسرمو بخاطر تو از دست بدم.

لویی میدونست ممکنه حرفاش به ضررش تموم بشن. اون به وسیله آستن تونسته بود توجه اون برند و برای همکاری جلب کنه و الان ممکن بود همه چی درباره ی پیشرفت کاری لویی و قراردادش با جکسون نابود شه، ولی اون فکر کرد باید این کارو بکنه، چون زندگی با هری رو میخواست.

لویی اینقد تحت استرس بابت اینکه هری ممکنه ترکش کنه، بود که تو اون لحظه حتی بدون بچه و ازدواج هم حاضر بود تا آخر عمر پیش هری بمونه.

آستن دیگه چیزی نگفت و با ناراحتی از پشت در رفت و به منیجرش گفت گروه رو جمع کنه و وسایلش بیاره و خودش از در رفت بیرون. اون لویی رو میخواست و بدستش میاورد ولی فهمید الان وقتش نیست پس رفت تا به وقتش.

لویی تمام سعیشو کرده بود تا کلماتشو جوری بگه که هری بیدار نشه و کاملا جدیتشو نشون بده.

ولی هری همه رو شنیده بود و قسم خورد وقتی بیدار شد کلمه ای راجع به قضیه ی بوسه با لویی حرف نزنه. انگار که اتفاقی نیوفتاده.

با شنیدن حرفای لویی مطمئن شد لویی مقصر نیست و اگرهم بود با این حرفاش باعث میشد هری ببخشتش.

Who Like Me [L.S] *completed*Where stories live. Discover now