در دوشنبه ؛ به خاطر زندگى گريه كردم.در سه شنبه ؛ در مورد خوب بودن حالم دروغ گفتم.
در چهارشنبه ؛ با تو اشنا شدم.
در پنج شنبه ؛ همه چيز رو اماده كرده بودم ، ولى انجامش ندارم.
در جمعه ؛ ناراحت بودم چون افسوس ميخوردم كه اى كاش اون كار رو انجام ميدادم.
در شنبه ؛ ميخواستم به خودم صدمه بزنم.
پس اينكارو كردم.
در يكشنبه ؛ سعى كردم بيخيال اين موضوع بشم.
ولى شكست خوردم.
![](https://img.wattpad.com/cover/120154185-288-k986077.jpg)
YOU ARE READING
Disorder | Complete
Fanfiction* من با اختلال ها و نقص هام توصيف نشدم ، بلكه اين زنده موندن و پيروز شدن بر مشكلاتمه كه من رو توصيف ميكنه * [Persian Translation] (Harry Styles AU) All Rights Reserved ©lighter