𝑴𝒐𝒓𝒑𝒉𝒊𝒏𝒆 :]] مورفین

part 10

.......................................................

×ام.. سلام؟

اون پسر با دیدنم یه لخند پر رنگ زد

+سلام خوبی ؟

کصخله؟؟

×ها؟؟

+هیچی.. اسمت چیه؟؟ بنظرم نباید با اون سرعت تو خیابون رانندگی کنی !!

یه چش غره رفتم بهش

×اسمم جونگ کوکه!!

+خوشبختم..منم پارک چانیول ام

و بعد دست سالمشو دراز کرد سمتم

نگامو ازش گرفتم و هیچی نگفتم حتی دستم باهاش ندادم

یه لبخند دیگه زد < لبخنداش دیگه داره میره رو اعصابم >

چانیول + بیخیال ! انقدر یوبس نباش پسر ...فعلا اونی که خسارت دیده منم نه تو

دست به کمر نگاش کردم

×بگو خسارتت چقد میشه بدم بت!!

با شنیدن حرفم لبخندشو پررنگ تر کرد

من میدونم اخر این لبخنداا چیز خوبی نیستااا

چانیول+او جونگ کوک ! من خودم به اندازه کافی پول دارم.
+خوب الان چیکار کنم ؟

چانیول+باید خسارتمو بدی !!

متعجب نگاش کردم

×خوب بگو خسارتت چقد میشه بت بدم دیگه!!

چانیول+گفتم که خودم به اندازه کافی پول دارم!

خب الان منظورش از خسارت چیه ؟ جدیدا چه خنگ شدم://

کلافه تو موهام دست کشیدم و گفتم

×میشه زیر دیپلم حرف بزی ؟؟!

......................................

یه قهقهه عصبی زدم

×گفتم که مشکلت پوله!!

چانیول+ نه جونگ کوک گفتم که......

پریدم وسط حرفش

×که به اندازه کافی پول داری!! خوب تو که پول داری چرا باید یه همچین چیزی رو ازم بخایی؟؟ گارسون ؟؟...پیشخدمت ؟؟ من؟؟؟؟‌‌‌....اونوقت چرا نمیری کسی رو استخدام کنی ؟؟ فک کردی اوسکل گیر اوردی ؟؟ یا فک کردی تو فیلمیم ؟؟ یا بازیت گرفته ؟؟

چانیول+ ببین جونگ کو..
.
×نه تو ببین چان . نمیدونم چی با خودت فک کردی که بیایی بگی بجای خسارت دادن بهت باید برم تو یه کافه کار کنم .... ولی...من...اینکارو..نمیکنمم.

تیکه های اخر حرفمو شمرده شمرده داد زدم و با عصبانیت خواستم برم بیرون که با حرفش وسط راه وایسادم

چان+پس زنگ میزنم پلیس بیاد!!

نگامو دادم تو صورتش

×..چ.چیی؟

چان شونشو بالا انداخت و دوباره تکرار کرد

چان+زنگ میزنم پلیس بیاد!!

لعنتی!! لعنتی!!
میدونستم اگه پلیسم بیاد فقط باید خسارت بدم و مجبور به اینکار احمقانه نیستم
ولی خب محض رضای فاککک کدوم پلیسی منو نمیشناسه
اگه به هر دلیلی برم اداره پلیس منطقه۲
فاککک فاککک

وایی وایی اونو ول کن اگه یونگی بفهمه چی

واییی منو میگاد

هنوز صدای ترسناکشو یادمه

* فلش بک *
(( شبی که جونگ کوک و جی هوپ اومدن یه کره ))

یونگی بعد تموم شدن حرفم اخماش یکم باز شد ولی بلافاصله اخمش شدید تر شد

یونگی_جئون جونگ کوک!!

با ترس نگامو از چشماش گرفتم

×..ها.ینی..بله جان؟

یونگی+دو تا چیزو تا وقتی اینجایی یادت باشه!!

×..چی؟

یونگی+دردسر درست نمیکنی!!! تو کار کسی دخالت نمی کنی!!!!

با حرفش یه نفس راحت کشیدم انتظار یه چیز دیگه رو داشتم ولی... بازم سخته

یونگی_ببین جونگ کوک حاظرم روزی ده بار تکرارش کنم ولی تو آویزه گوشت کنی !!
کوک دردسر دست نکن برای خودت و البته قلبت میگم!!!!

* پایان فلش بک *

چان+کوک.. فک کن داری جبران میکنی تو دستو پامو شکستی یزره عذاب وجدان داشته باش!

عذاب وجدان بیاد بره تو کونم

×..خودم یه نفر رو استخدام میکنم با پول خودم فقط از من بکش بیرون !!

چان+ن...

تا چان خاست جوابمو بده یه پرستار اومد داخل

پرستار+آقای جئون دو تا از مامورای پلیس بیرون منتظر شما هستن میخوان در رابطه با تصادف ازتون سوال کنن .

پرستار حرفاشو زد و رفت

چان یه چشمک بهم زد و گفت

چان+ نظرت چیه ؟؟ بریم اداره پلیس ؟

یه نفس عمیق کشیدم و آشفته دستمو کردم تو موهام

×لعنت بهت عوضی.. باشه! باش!!

گفتم اخر این لبخنداا چیز خوبی نیستاا

_____________________________

پارک چانیول
سن ۲۸
.
.

____________________________________