part 5

46 4 3
                                    


_________________________________

یونگی_عه سلام جین تو اینجا.....اخ

یونگی همونجوری که داشت پس گردنشو که اون طرف .. جین.. زده بود رو میمالوند اخم کرد و غلیظ گفت

یونگی_چرااا میزنی !؟؟

کوک فک کن فک کن اسم جین!! جین!!!

جین یه چش غره رفت به یونگی و خاک الکی دستشو تمیز کرد و تو همون لحظه گفت

جین~ به دو دلیل !! یک : دوست داشتم . دو : چون ازت بزرگترم .

یونگی با چشمایی که قشنگ داشت داد میزد ، گیر چه ادمی افتادم ، چند ثانیه زل زد به جین

و خب جین به پشمشم نگرفت و برگشت با چشمایه تیزش زل زد بهم

بابا اروم !!

با چشمایه گرد یه نگا به لباسام کردم ببینم هنوز تنم هستن یا نه ؟

اخه یجوری زل زده به ادم

جین یه اخم غلیظی کرد و انگشت اشارشو گرفت سمتمو همونجوری که بالا پایینش میکرد و چشمایه منم هی بالا و پایین میشد گفت

جین~ تو کی ؟ نکنه دوسپسر شوگایی ؟ هاا ؟

جین ! جین ! اهااااان کیم سوکجین دوست یونگی .

همونجوری که هنوز چشمام به انگشت جین بود و هنوز هی بالا و پایین میشد

سعی کردم به این مغز بی صاحابم فشار بیارم تا یادم بیاد یونگی درموردش چی گفته

و لحظه بعد با یاد اوریش حالت چهرم کلا باز شد و یه لبخند ذوق زده زدم.

چشمام و از انگشت اشاره جین که هنوز بالا و پایین میشد گرفتم و نگاه کردم به چهرش

  و با لحن ذوق زده و هیجان زدم شروع کردم به شعر بافی

× سسلللااام . من جونگ کوکم البته همه کوکی صدام میکنن توعم کوکی صدام کن دوسش دارم . و ۲۶ سالمه . تو اسمت چیه الان از یونگ شنیدم که گفت جین . اسمت جینه ؟ چند سالته ؟ گفتی از یونگی بزرگتری ؟ هاااع ینی تو الان از یونگی بزرگتری و همچین پوستی داری . چیزی میزنی به پوستت . مطمئنم که تو هرجا میری هندسامشون تویی . آه خیلی بده اینکه همه جا بری هیچکس و پیدا نکنی در حد خودت درکت میکنم . دوسپسر داری ؟ عاره خب با این قیافه معلومه که دوسپسر داری . گفتی چند سالته ؟ اوه هنوز بهم نگفتی اشکال نداره کم کم باهم اشنا میشیم . خب میتونم جین هیونگ صدات کنم ؟؟

و با چشمایه پاپی شکل نگاش کردم . چقد مسخره هه!!

کم کم اخماش باز شد و دستش کشید تو موهاش بعد چند لحظه به یونگی نگاه کرد

جین ~ خیلی نامردی شوگا !!!

بعد نگاش و از یونگ برداشت و پرید بغلم کرد و شروع کرد به چلوندنم

𝑴𝒐𝒓𝒑𝒉𝒊𝒏𝒆 :]] مورفین Where stories live. Discover now