***
-اون پسرا قرار نیست برگردن؟ ..
سوجون گفت و جین بعد از قورت دادن تکه گوشتی که در دهانش گذاشته بود جواب داد ..
-اوه درسته ... جونگکوک حالش بد شد و برادرم برای همراهی اون تا بیمارستان رفت ..
سوجون فقط سرش رو تکون داد و به دنبال جملهای بود که نامجون رو جذب کنه ..
شاید چون نامجون رو به خوبی میشناخت! ... اون مرد فقط به افراد سرکش و بی پروا اجازه نزدیک شدن به خودش رو میداد پس بی حاشیه صحبت کردن میتونست براش مفید باشه ..-اقای جئون ... میخوام باهاتون همکاری کنم ..
نامجون سرش رو سوالی بالا آورد و به مرد نگاهی کوتاه انداخت ..
-در زمینهی؟ ..
-هرچی شما بخواین! ... خانوادهی ما در خیلی از زمینهها فعالیت داره ... قاچاق میراث فرهنگی ، اسلحه ، برده ، مواد مخدر ، اختلاس و پولشویی ..
جین شگفت زده ابرویی بالا انداخت و نامجون با تر کردن لبش دهن باز کرد ..
-اختلاس و پولشویی؟ ..
-معمولا از طریق شرکتهای هرمی!
سوجون حرفش رو تکمیل کرد و نامجون سر تکون داد ..
-پس به نظر میاد تو این کارا موفق باشی ..
-نه به اندازهی خانواده جئون ... خودتون هم میدونین توی زمینه های محدودی فعالیت دارین ولی با این حال یکی از بزرگترین باند های مافیایی اروپا مطلق به شماست ..
نامجون تک خندهای به خاطر تعریفی که ازش شد کرد و سوجون خوشحال از ریاکشنِ نامجون سر تکون داد و به غذا خوردن ادامه دادن ..
-اقای کیم ... میتونم توی قاچاق اسلحه به کشور همراهیتون کنم؟ ..
اینبار پسر سوجون یعنی هیونگشیک لب زد و جین با تعجب بهش نگاه کرد ..
-میخوای با ما معاملهی اسلحه کنی؟ ..
-میتونیم با اتحادِ این سه خانواده ( پارک ، کیم و جئون ) قدرت رو به دست بگیریم ... پس بهتره از چیزای کوچیک مثل خرید و فروش اسلحه برای شروع روابط استفاده کنیم ..
پسر هوشمندانه گفت و بعد از کمی مکالمه جین با این معامله موافقت کرد ..
بعد از مکالمه های متفرقه نامجون و جین تصمیم گرفتن به هتل برگردن و همین کار رو هم کردن ..
وقتی برگشتن کسی توی هتل نبود و وسایل تهیونگ هم داخل اتاق نبودن ؛ مشخص بود به ایتالیا برگشتن پس جین زیاد خودش رو درگیر این موضوع نکرد و کنار نامجون روی تخت نشست ..-فکر میکنی چیشد که اینطور شد؟ ..
-منظورت چیه؟ ..
نامجون با سوال بی مورد جین متعجب شد و حواسش رو به اون داد ..
YOU ARE READING
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
Fanfiction"آتش جهنم در برابر خشمِ انتقام زانو میزنه" چی میشه اگه جئون نامجون رئیس یکی از باندهای مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو توی شرطبندی به کیم سئوکجین یا معشوقهی چندین سال قبلش ببازه و کیم تهیونگ که از قضا برادر سئوکجینه متوجه یه سری حرکات مشکوک از...
Part 19 [ I'm alone ]🦖
Start from the beginning