Part 12

162 21 15
                                    


یادآوری:

JIMIN: +
NAMJOON: @
JIN: &
YOONGI: #
HOSEOK: ٪
TAEHYUNG: ~
JUNG KOOK: *

______________________________________

٪ اون..د..دیگه چیهه

همشون با حیرت به گلوله های آتشینی که از طرف سفینه به کلِ جنگل پرتاب میشد نگاه کردن.

+ آتیش؟!

& خدای من..الان کله جنگل میسوزهه

~ اگه کسی تو جنگل باشه چی؟..چکار کنیم؟

& نامجون..یکاری کنن

نامجون سریع با قدرتش که فعال بود، دوباره صفحه بزرگی از تصویر خودش رو روی آسمون نمایش داد و صداشو بلند کرد تا همه کسایی که اون قسمت منطقه بودن بشنون.

@ اهای مردم لطفا ازینجاا دور بشینن..هرکسیی داخل جزیره ججو و حتی اطرافش هست برهه...لطفا از اینجا برین دیگه برنگردینن تکرار میکنمم برین

بعد اتصالشو قطع کرد و روبه بقیه شد.

@ باید سهون رو ازینجا دور کنیم

جیهوپ سمت سهون برگشت.
٪ سهون بقیه دوستات کجان؟ خبری ازشون نداری؟

سهون اب دهنشو با استرس قورت داد.
• اونا زودتر برگشتن اما...م..من خواستم بیشتر بمونم ولی نمیدونستم اینجوری..میشه

حالا که خیالشون بابت اونا راحت شده بود، کارشون راحت تر بود.

# بیاین بریم دنبال ماشینی چیزی بگردیم تا بتونن سهون رو هم همراه خودشون ببرن

~ من ازینجا دارم یه ماشینی رو میبینم..اوناهاش داره میره من میرم دنبالش...سهون بپر رو کولم

سهون نگاه متعجبی بهش انداخت که تهیونگ هوف کلافه ای کشید و جلوش رفت.

از پاهاش گرفت و اونو رو دوشش انداخت.

بعد با سرعتی غیر قابل توصیف به سمت ماشین دوید.

تو همین هِین گلوله های اتشی تند تند به کل جزیره پرتاب میشدن و درختا و گیاها رو خراب میکردن..

نامجون با دیدن این وضعیت اخمی کرد.

@ نمیزارم طبیعتو نابود کنی..!!

همونطور که به سفینه سفید بزرگ زل زده بود...
@ جیمین!

+ بله هیونگ

@ برو و هرجا که میتونی سپر محافظتو فعال کن و اگه حیوون و جانوری رو دیدی که تو خطر بود ازش محافظت کن..

+ چشم هیونگ

@ تهیونگ، هوسوک و جین شماهم برین و هرکسی و یا هرچیزو رو که در خطر بود نجات بدین و نزارین هیچ نوع جانداری داخل جزیره بمونه

⚫𝐋'𝐀𝐔𝐓𝐑𝐄 𝐌𝐎𝐍𝐃𝐄⚫Where stories live. Discover now