"And suddenly,love...""و ناگهان، عشق..."
You laghed and I suddenly lost my loving heart in the beautiful curve that appeared on your cheek...
تو خندیدی و من ناگهان قلب عاشق خود را داخل منحنی زیبایی که روی گونه ات پدیدار شد، گم کردم...
27/04/2023
Couple: KrisYeol
Genre: romane*smut
By: Hilda
با شنیدن صدای پچ پچ هایی که از اطرافش میومد، نگاهش رو از گوشی گرفت و سرش رو بالا برد.
"اون دیگه کیه؟!"
"چقدر خوشتیپ و مرتبه"
"آره... قیافه اش هم خیلی جذابه."
"واقعاً کره ایه؟!"
"نه فکرنمیکنم"
"قدشم خیلی بلنده"
"آره... با اون پیراهن سفید شبیه رئیسا شده."رد نگاهشون رو با کنجکاوی گرفت و به پسری رسید که داشت روی صندلی کنار پنجره می نشست.
درست همونطور که میگفتند،قد بلند،جذاب و البته خارجی بنظر میرسید.و این یعنی وسیله سرگرمی جدید پارک چانیول جور شده بود.با این فکر پوزخندی زد که همون لحظه نگاه پسر به سمتش برگشت اما اون اصلاً غافلگیر نشد و در عوض چشمکی به صورتِ بی حالت پسر زد که جوابی جز نگاه خشک و سرد ازش نگرفت.همین باعث شد پوزخندش از بین بره و با برگشتن نگاه پسر اونهم با حرص نگاهش رو بگیره.بعد درحالی که به روبرو خیره میشد، به این فکرکرد که جواب این رفتار رو بعداً بهش بده.
با وارد شدن استاد به کلاس، وسایلش رو بیرون آورد و ناخوادآگاه نیم نگاهی به سمت پنجره انداخت.اما با دیدن نگاه جدی و خیره ای که اصلاً انتظارش رو نداشت، بشدت شوکه شد و سریع نگاهش رو چرخوند.
اون نگاه... انگار اون نگاه بهش میگفت میدونم داره تو مغزت چی میگذره...
سرش رو تکون داد و سعی کرد این فکر احمقانه رو دور بریزه... واقعاً احمقانه بود که همچین فکری بکنه... اون پسر که قدرت خوندن ذهن نداشت.
با شنیدن صدای استاد، سعی کرد حواسش رو به اون سمت متمرکز کنه..استاد در حال حضور و غیاب کردن بود و با گفتن اسم جدیدی که مطمئناً متعلق به همون پسر بود چون بلافاصله صدای حاضر گفتنش رو شنید،باعث شد نگاهش رو دوباره به سمت صورتِ بی حس پسر بچرخونه.
"کریس وو... پس اسمت اینه..."
تو ذهنش گفت و همچنان بهش خیره موند.
_کریس تو کره ای نیستی درسته؟!
استاد پرسید و بلافاصله پسر با لحجه ای که مطمئنشون میکردکره ای نیست، جواب داد.
_بله استاد... چینی کانادایی هستم.
_پس اینجا چیکار میکنی؟!
چانیول با پوزخند پرسید و منتظر بهش خیره شد...
YOU ARE READING
My One Shots
Romanceمن این بوک رو درست کردم تا داخلش، داستانهای کوتاه راجب بقیه کاپلهای دوست داشتنی اکسو که کمتر به قشنگیاشون توجه میشه، بزارم و من از خواننده های این بوک میخوام خواهشا کنم بدور از هر تعصبی و با یه دید بی طرف شروع به خوندن این داستانها بکنند تا شاید لذت...