1.At first sight

1.3K 65 2
                                    

Hyunjin's POV:

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Hyunjin's POV:

اولین باری که چشمام اونو دیدن هیچوقت یادم نمیره
انگار قلبم بعد سالها برای اولین بار میتپید
وجودش منو مسحور کرده بود
همه چیز راجبش زیبا بود

این احساسات برای آدمی مثل من ناشناخته بودن
کسی که سالها بود چیزی حس نمیکرد و فقط نفس میکشید
وقتی صدای شلیک مینهو از کنارم بلند شد از خلسه بیرون اومدم
نفری که کنار اون پسر دست و پا بسته روی زمین نشسته بود حالا غرق خون بود و مینهو مشغول نشونه گیری روی اون بود
سریع اسلحه رو پایین آوردم و به چهره وحشت زده‌ی پسرکی که قلبم رو به تپش انداخته بود و حالا با ترس به جنازه‌ی کنارش خیره بود نگاه کردم

+ عملیات متوقف میشه به همه خبر بده
اون پسر مو بلوند که اونجا نشسته کوچیکترین آسیبی نبینه فهمیدی؟؟

لینو با گیجی سر تکون داد
جرئت نداشت سوالی ازم بپرسه
بلند شدم و ماسکم رو در آوردم
با دستوری که لینو توی بیسیم میگفت افرادم از پسر دور شدن و بیرون رفتن
به سرعت سمتش رفتم و بی حرف مشغول باز کردن دستاش شدم که با صدایی لرزون پرسید

_ت..تو کی هستی

صداش توی وجودم غوغا به پا کرد
برای اولین بار توی زندگیم زبونم بند اومده بود و حس ضعیف بودن جلوی این موجود دوست داشتنی رو داشتم
من..هوانگ هیونجین سردسته باند قاچاق انسان کره ، کسی که هزاران نفر از اسمش هم وحشت داشتن رو به روی پسر مو طلایی‌ای که با چشمای درشتش نگاهم میکرد و میلرزید احساس ضعف میکردم
فکر نمیکردم حس ضعف انقدر شیرین باشه
با عقب رفتن پسر تازه متوجه شدم مدت زیادیه بی حرف بهش خیره شدم

+ مهم نیست کیم مهم اینه که کمکت میکنم

دست و پاش رو به سرعت باز کردم

+ اصلا ازم فاصله نگیر

بدون دردسر خارج شدم و پسر رو سمت ماشینم بردم
نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم عادی باشم

+ اسمت چیه؟

_من..فلیکسم

2 years later...

هیونجین بوسه‌ی دیگه‌ای به گردن معشوقش زد

+ حق نداری بری هنوز ازت سیر نشدم

𝕐𝕚𝕟 𝕒𝕟𝕕 𝕐𝕒𝕟𝕘 (Hyunlix Ver.)Where stories live. Discover now