داخل سالن صندلی های چوبی تک و توک به زیر مرد هایی بودن که منتظر پخش خبری از پلیس انگلستان بودن , بعد از یک ماه بنظر میرسید روند کار ها اونقدر سریع پیش رفته که اشکار میکرد خود پلیس میخواد زودتر هری رو به محاکمه برسونه
والاس: چرا در مورد دزدیدن اون پسرا چیزی تو اخبار پخش نکردن ?
نیلز نگاهی بهش کرد و شونه هاشو بالا انداخت و چون دیگه براش جذاب نبود مثل بقیه از رو صندلی بلند شد
لویی تکیه اشو از ستون وسط خونه برداشت و نگاهی به نایل کرد , از خونه بیرون رفت و متوجه شد اونم داره پشت سرش میاد
ن: میدونی چرا از بچه بازیش خبری پخش نشد ?
ل: برام مهم نیست نیل
ن: هی ,
شونه ی لویی رو گرفت و اونو چرخوند سمت خودش
ن: تا کی میخوای اینطور رفتار کنی? خبر دستم رسیده دیروز با چاقو حسابشو رسیدن , ...
ل: دو هفته اس مثل یه مگس در گوش من وز وز میکنی میشه منظورتو واضح برسونی , تو چه مرگت شده یه جوری حرف میزنی انگار میخوای اون عوضی و نجاتش بدی
نایل نگاهی به اطراف کرد و بعد قاطعانه حرف زد
ن: اره , اره لعنت بهت اره , نگو که یادت رفته , رویایی که پشت بوم همین خونه بافتیم , یه زندگی بدون دردسر بودن کشتن بدون ترس از مردن , لویی ما رندگیامون قرضیه چه میدونی اگه همین الان ریچی به نیلز یا هر خر دیگه ای نگه یه گلوله تو مغزمون خالی کنن ? ها?
ل: بعنوان سرنوشتت قبولش کن , اگه جور دیگه ای بود تو خانواده ی دیگه ای دنیا میومدی پسر
لویی چند قدم جلو رفت اما نایل بهش رسید و سرشو نزدیک گوش لویی برد
ن: ویلیام میتونست حالا حالا ها نفس بکشه ولی ریچی دستگاه و از برادرت گرفت تا بمیره
و اروم هلش داد و ازش دور شد
هشت روز پیش ویلیام مرد اما همه گفتن خودش تموم کرده و الان دنیا داشت با کند ترین حالت ممکن تو مغز لویی پردازش میشد...................
نگاهی به سرویس انداخت , اونجا هیچ وسیله ای نبود که بتونه خودشو باهاش بشوره دوش اب سردی که حتی گاهی موقع باز کردنش رنگ قرمز کل بدنشو میگرفت و هیچی نبود که خودشو باهاش تمیز کنه
اهی کشید و بعد اینکه روی موهای کثیفش اب ریخت اونهارو بهم پیچید نگاهی به پهلوش کرد , جای مشت و لگد های دیشب حالا کم کم داشت کبود میشد و درد بیشتر خودشو نشون میداد
بریدگی های پشتش , روی رانش ... چشماشو محکم بست و باز کرد و لباس هاشو پوشید
YOU ARE READING
Agent
Short Storyهری استایلز مامور ویژه ی F.B.I است که برای یک ماموریت به کلمبیا عازم میشود با اتفاقی غیر منتظره رو به روست 🔞warning