●• Black Swan •|آینه شکن| •●

{Part 15}

●من همیشه خوبم.

جواب که نه درواقع دروغم رو بهش گفتم، دوباره یه سکوت طولانی شد، تا الان انقدر آروم‌ندیده بودمش و این یعنی من باید سر یه بحث رو باز کنم؟ این فاجعه ست امکان نداره. نمیدونم حتی راجب چه چیزی باید حرف بزنم من هرگز اینکارو نکردم. اولین چیزی که راجب پسر به ذهنم رسید رو صادقانه به زبون آوردم:

●عجیبه تا حالا انقدر ساکت نبودی ! به چی انقدر عمیق فکر میکنی؟

و عجیب تر از سکوت اون طولانی حرف زدن من بود. گرچه خودم رو به این بهونه که این جزئی از نقشه ست راحت میکردم اما من واسه این نقش بازی کردن انرژی نمیزاشتم.
هیچ مشکلی با شروع این مکالمه ندارم. حتی حس میکنم مکالمه با این‌ بچه داره برام جالب میشه:

- به تو.

و خب درست حدس زدم این پسربچه میتونه سوپرایزم کنه و برای من سرگرم کننده بشه. متعجب سمتش برگشتم ، هنوز هم نگاهش به آسمون بود:

●من؟! من چی دارم که بشه عمیق روش انقدر فکر کرد؟

یه کم جا به جا شد انگار جون حرف زدنم نداشت. خیلی وقت بود مواد به بدنش نرسیده:

-امروز از تهیونگ شی پرسیدم چرا انقدر ازت میترسه اونم گفت چون رفتارهای تو ترسناک و وحشیانه ست.

پوزخند بی صدام روی لبم نشست، تهیونگ اگه یه درصد ازم نمیترسید تا الان‌ حسابی ازم سواری گرفته بود:

● خوشحالم که اینطوری فکر میکنه.

-واقعا؟

حالا دیگه نگاهش رو برگردوند سمت من اما چشماش مثل یه اهن رباست که اگه نخوای سمتش کشیده شی باید ازش فرار کنی. و حالا این من بودم که نگاهم رو به آسمون دادم:

● حق داره. تا حالا چیز خوبی از من ندیده که بخواد غیر این فکر کنه.

-ولی من مثل اون فکر نمیکنم. برعکس فکر میکنم تو آدم خوبی هستی.

پلک آرومی زدم و لبخند محوی روی صورتم پهن کردم. این بچه داره نهایت حماقتش رو ثابت میکنه که اینجوری فکر میکنه. شوگا، غیر یه روانیِ آدمکش و یه هیولا چیز دیگه ای نیست:

●چرا اینطور فکر میکنی؟

-میدونی؟ یه بار یه جمله جالبی خونده بودم که میگفت " رفتار آدم ها نشونه رنج هایی که کشیدن " ... آااا نه ببخشید " رفتار ادم ها انعکاس درد هایی که کشیدن" گفت انعکاس، چون حتی یه آینه صاف هم فقط واقعیت هایی که داره میبینه رو نشون میده اگر تصویر زشتی تو آینه میبینی تقصیر اون آینه نیست فقط دنیایی که بهش نشون دادن و مقابلشه زشته.

دیگه تمومه، این‌ پسر امشب داره حسابی شوکه‌م میکنه. یه جوری حرف میزنه که شک دارم یکی کارت حافظه زندگی م رو داده دستش و از روی اون داره منو میخونه.