part9 (is it wrong?)

Start from the beginning
                                        

- میزاری تنتو بشورم یا...

- خودم میشورم تو... تو منتظر.... منتظر باش... صدات میکنم

- اگه اجازه بدی منم اینجا دوش میگیرم تا وقتی تو یکم توی وان آروم میگیری؟ هوم؟ اجازه میدی؟

- آره هرکاری میخوای کنی... خب... انجام بود

آب دهنمو به سختی قورت دادم... حسم به شدت مرخرف بود
استرس کوفتی این وسط چی میگه...

دستمو دراز کردم و شامپوی موهامو برداشتم کمی ازش روی دستم ریختم شامپو رو سرجاش گذاشتم. شامپو رو به موهای نقره ای رنگم زدم آروم ماساژش دادم

صدای دوش آب رو شنیدم سعی کردم جمع تر بشینم. شامپوی بدن رو توی وان خالی کردم پایین تنمو زیر آب و کف پوشوندم
چطور اون میتونست منو بببینه؟ ولی من نمیتونستم

بعد از تموم شدن کارمون حوله رو دور تنم پیچید
نذاشت پام زمینو لمس کنه دوباره تو آغوشش فرو رفتم
حس تکیه گاه رو داشت.

روی تخت به شکم خوابوندم

- الان برمیگردم همینجا بمون

سرمو آروم تکون دادم. بعد از مدتی صدای پاشو شنیدم
و بوی شامپوی مخصوص خودم که بوی بدنشو محشر کرده بود استشمام کردم.
دیگه بوی سیگار حس نمیکردم احتمالا این اواخر کمتر میکشید این خیلی خوب بود راضی ام ازت فرزندم!

پایین حوله ی لباسیمو بالا داد محکم لب پایینمو بین دندونم گرفتم بی اختیار باسنمو سفت گرفتم
با برخورد دستش به باسنم موهای تن سیخ شد نفسمو حبس کردم.

صداش باعث میشد هر لحظه بیشتر از قبل گر بگیرم

- نونگ خیلی خودتو سفت گرفتی... نترس کاری باهات ندارم کیوتک... فقط میخوام برات پماد بزنم تا سوزشش کمتر شه... راحت باش

عوضی هورنی اگه نزده بودی بالا اگه بوسم نکرده بودی الان درد کون نداشتم... میگه نترس کاری باهات ندارم
کی بود پس نیم ساعت پیش منو به فاک داد؟ عوضی
چطوری میتونه کیوتک صدام کنه؟ شیطونه میگه برو یکی بزن تو دهنشاااا

سعی کردم خودمو شل بگیرم، خنکی پماد روی پوست ملتهب حفره ام باعث شد روتختی رو تو دستم مشت کنم
سوپاسیت خیلی... چی بگم؟؟ خیلی با مهارت داشت برام کرم میزد

خیلی برام جالب بود رفتار الانم یه لبخند خجول رو لبم بود و به شدت درحال، حال کردن بودم. پلک هام سریع باز بسته میشد این دیگه چه حسی بود دلم میخواست بخندم
یجورایی غلغلکم میومد ولی جلوی خودمو گرفتم

🌌 endless sky 🌌(mewgulf) Where stories live. Discover now