part9 (is it wrong?)

Start from the beginning
                                        

آب دهنمو به سختی قورت دادم چرا وقتی انقدر بهش نزدیک بودم احساس معذب بودن میکردم ولی در عین حال به شدت تو آغوشش حس امنیت داشتم انگار اینجا امن ترین جای ممکن برای من بود... دستمو دور گردنش حلقه کرده بودم این کارم ناخودآگاه بود. گوش راستم به سینه اش چسبیده بود زیر گوشم کوبش محکم قلبشو می‌شنیدم...حس خوبی داشت شنیدن صدای قلب کسی... سرشو نزدیک گوشم آورد و روی لاله ی گوشم لب زد

کاری که منو دیوونه میکرد... من روی گوشام به شدت حساسم! نقطه ی حساسم بود

- هیششش... الان برات پماد میزنم دردش کمتر شه باید تو آب گرم هم بخوابی تا حالت بهتر شه! و اینکه تو شدیدا... شدیدا کیوتی... خیلی کیوت

خدایا داشت باهام چه غلطی میکرد من کیوت بودم؟ میخواست برای من پماد بزنه؟ لعنتی لعنتی دارم دیوونه میشم... گوشه ی لبمو با استرس به دندون گرفته بودم

کونم شدید میسوخت خب معلومه میسوزه... باید چیکار میکردم اجازه میدادم بهم پمادبزنه؟ ؟نه نه نمیتونمم... شت چرا اینقدر استرس دارم چرادارم  از خجالت تو بغلش آب میشم
 
صدای قدم هاشو که از پله ها پایین میرفت میشنیدم. تو بغلش بالا و پایین میشدم دستمو محکمتر دور گردنش حلقه کردم

صدای باز شدن در رو شنیدم احتمالا تو اتاق من بودیم قدم هاشو شمردم
لعنتی تو چند تا قدم کوتاه خودشو به حموم رسوند هنوز شمردنم تموم نشده بود که صدای آب رو شنیدم

هنوز تو بغلش بودم هر لحظه بیشتر خودمو مچاله میکردم
قطعا اگه میتونستم ببینم نگاهمو ازش می دزدیدم
هعیییی دیدن... کاش میتونستم ببینمش.. کاش...

داخل آب ولرم قرار گرفتم دستمو آروم از دور گردنش باز کردم
سکوت سنگینی بینمون بود فقط صدای آب و صدای نفس های عمیق و نامنظمشو میشنیدم

نمیدونم چش  شده بود ولی انگار به سختی نفس میکشید میتونستم حسش کنم

لباس خیسمو که به تنم چسبیده بود  دراورد، شلوارمم بیرون اورد
محکم گوشه ی لبمو گاز گرفتم، نمیخواستم دوباره بدن لختمو ببینه حداقلش اینه که منم باید بدن اونو میدیدم... اما انگار مجبورم که خودمو یبار دیگه به پرستارم بسپارم

نمیتونم برم به پی جیب بگم بیاد حمومم بده، خودمم که چشم بی عرضه ام چیزی رو نمی‌دید ... درد هم امونمو برده بود... پی باس هم که آمریکا بود
فقط این شخصی که داشت آروم شورتمو بیرون میاورد، کنارم بود باید بهش اعتماد کنم اون فرد قابل اعتمادیه آره گالف بهش اعتماد کن!

بالاخره صدای خش دارش بلند شد، چش شده بود؟ من داشتم از خجالت آب میشدم اون چه حسی داشت؟

🌌 endless sky 🌌(mewgulf) Where stories live. Discover now