چشم هامو از سر لذت نمیتونستم باز نگه دارم تا چهره اشو وارسی کنم هیچ وقت همچین رابطه ای نداشتم
هیچ وقت....
لبمو دوباره آروم باز کردم و از گوشش آروم بوسیدم رد خشک شده ی اشک هاشو بوسیدم بوسه های داغ... کم کم به سمت لبش پیشی گرفتم هرنقطه اشو میبوسیدم محشر بود انگار رو ابرا بودم
دوباره لباش اسیر لب های من شد لب هایی که حالا پفتر از قبل بود با زبونم شروع کردم به لیسیدن سانت سانت لبش و همزمان مک های عمیق میزدم
گرمم شده بود نمیتونستم تحمل کنم سرمو فاصله دادم و لباسمو از تنم درآوردم به طرفی پرتش کردم چشمام خمار شده بود
با چشم های بسته ی گالف روبه رو شدم لبخند رو لبم نشست نشونه ی خوبی بود پس اونم خوشش اومده بود فقط من نبودم که غرق لذت بودم! هوووم من هر کسی نیستم... مچ دستشو گرفتم با صدام که هر لحظه بیشتر از قبل خشدارتر میشد گفتم
-بیا امروز نقطه نقطه ی بدن پی رو ببین... لمسش کن... حسش کن... ببین از بدن پرستارت خوشت میاد؟
دیدمش... دیدم گوشه ی لبشو گزید نفس نفس میزدم از هیجانم بود! نمیدونستم قلبم طاقت میاره؟ آخه خیلی تند میزد...
دستشو بالا آوردم و روی سینه ی لخت و عضلانی ام گذاشتم آروم با دستش سینمو نوازش کردم
-حسش میکنی؟ دوستش داری؟ آههه... نظرت چیه؟؟
دستش که با نوک سینه ام برخورد میکرد حالمو دگرگون تر میکرد دیوونه تر میشدم دستشو پایینتر بردم به سمت سیکس پک هام حالا انگشتاش تکون میخوردن انگار از سیکس پک خوشش میومد و من هرلحظه سختتر از قبل میشدم
حس خوبی داشت خوب؟؟ کم بود براش... معرکه بود من تو فضا بودم نخورده مست بودم از لمس دست های گالف... حرکت انگشت های بلند و ظریفش روی پوستم مست بودم هر لحظه بیشتر داغ میکردم
دوباره عطشمو با رسیدن به لبش برطرف کردم لباشو جوری میبوسیدم که انگار قصد کندنشو داشتم. ولی خب اون هنوزم همراهیم نمیکرد فقط چشماشو بسته بود. منم چشمامو بستم اجازه دادم لذت تو رگ هام جاری شه.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.