هرکسی دنیا رو جوری میبینه که خودش دلش میخواد؛ دنیای ینفر سیاه، دنیای یکی بنفش
و هر آدمی، زندگی رو یچیز میبینه؛ اما اون پسر زندگی رو توی کوچکترین چیزها پیدا میکرد.
چیزهای کوچیکی مثله سطل رنگ ابیش و بوسه های اون مرد
Ziam short story
هرکسی دنیا رو جوری میبینه که خودش دلش میخواد؛ دنیای ینفر سیاه، دنیای یکی بنفش
و هر آدمی، زندگی رو یچیز میبینه؛ اما اون پسر زندگی رو توی کوچکترین چیزها پیدا میکرد.
چیزهای کوچیکی مثله سطل رنگ ابیش و بوسه های اون مرد
Ziam short story
من درون گرداب گناهی افتادم که عشق تو رو برام ممنوع میدونست...
باید به خودم و قلبم میفهموندم که اجازه نداره تو رو بپرسته و به کسی که همسر داره، عشق بورزه.
اما اون گرداب که بوی تو رو میداد، من رو دا...