آلبینو
قسمت ۱۹
یادمه کوچیک که بودم پدر بزرگم بهم گفت :
_ الیاس . تو برخلاف بقیه ی پسرا رحم داری . اگه مراقب نباشی . ممکنه مثل زنا حامله شی . میفهمی ؟
سرم تیر کشید .
به خودم پیچیدم .
لعنتی . نه . امکان نداره .
من ....
نمیتونم حامله شده باشم .
نه .
اشکام جاری شد . حالم بد بود .
سرم گیج میرفت و حالت تهوع داشتم .
بیحال افتادم رو تخت .
صورتای یوناس و لئونو میدیدم .
ترسیده بودن و انگار داشتن داد میزدن .
ولی من صدایی نمیشنیدم .
کمی بعد .
همه جا سیاه شد .
چشمامو آروم باز کردم .
همه چیز برام گنگ بود . منگ بودم .
خواستم بلند شم که کمرم بدجوری تیر کشید .
_ آیییی .
یوناس و لئون همزمان برگشتن طرفم .
یه مرد دیگه هم بالای سرم بود که احتمال میدادم دکتر باشه .
_ الیاس ؟ صدامو میشنوی ؟
دهنمو باز کردم .
_ لعنت به دوتاتون .
نفسشو با شدت داد بیرون .
_ خدارو شکر .
یوناس اومد جلو و نشست رو تخت .
همینطور که سرمو ناز میکرد از دکتر پرسید :
_ دکتر چرا اینجوری شد ؟
دکتر سر تکون داد .
_ دقیقا نمیدونم . باید آزمایش بده .
یوناس غرید .
_ کی به اینا مدرک داده ؟
دستشو پس زدم و با هر زوری که بود بلند شدم .
لئون اومد که کمکم کنه که با مشت کوبیدم تو صورتش .
_ تو ... عوضی کثافت ... تو منو ...
نتونستم بقیشو بگم . فقط نشستم و صورتمو با دستام پوشوندم .
لئون بلند شد .
_ من چی ؟ من چیکارت کردم ؟ احتمالا مسموم شدی . علاعمشو داری . این تقصیر منه ؟
داد زدم .
_ لعنتی اینا علاعم مسمومیت نیست علاعم ... علاعم ....
انگار زبونم قفل شده بود .
نمیتونستم جملمو تموم کنم .
یوناش گرفت و تکونم داد .
_ علاعم چی ؟ نکنه مشکلی داری ؟ مریضی ؟
سرمو تکون دادم .
_ چه مریضی ای ؟
نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم .
_ اگه داشتن رحمو مریضی به حساب بیاری . من مریضم .
هیچ صدایی نیومد . دهن همه بسته شده بود .
_ من اختلال جنسیتی دارم . دو جنسه ام . و تو ....
به لئون خیره نگاه کردم . داغ شدن صورتمو حس میکردم .
_ توی عوضی . من الان حامله شدم کثافتا ....
دوتاشون زدن زیر خنده .
_ یوناس باهاش چیکار کردی که دیوونه شده ؟ امکان نداره .مگه نه دک....
دکتر نمیخندید . برعکس انگار متعجب شده بود .
لئون خودشو جمع و جور کرد .
_ دکتر .... امکان نداره مگه نه ؟
دکتر سرشو اورد بالا .
_ متاسفانه اگه از این سمت بهش نگاه کنیم .... ممکنه .
![](https://img.wattpad.com/cover/243512352-288-k47593.jpg)
YOU ARE READING
albino
RandomThe story of a professional killer who turn to be a mafia heir's dog داستان قاتل حرفه ای که سگ وارث مافیا شد