Part 1

695 99 20
                                    

«هیچگاه دلم هوس نوشتن روزمرگی هام را نکرد و نداشت , چرا که چیزی در روز ها , ماه ها و سال های زندگی ام رخ نداده بود و هر آنچه که بود مزه ای جز تلخی یا گس نداشت ...»

زندگی کسل کننده و یکنواخت که ازش متنفرم ولی مجبورم ادامش بدم .تنهای تنها تو شهر به این بزرگی . شهری که یه روزی عاشقش بودم , شهری که هر چقدر هم زیبایی هاش رو نگاه میکردم , هیچ کدوم واسم تکراری نمی شد و همیشه واسم تازگی داشت .شهری که تمام مردمش رو از ته دلم دوست داشتم, ولی... ولی اونا نه ! اونا منو نپذیرفتن, منو دوست نداشتن, خیلی زجرآوره که هرجایی میری همه بهت تیکه بندازن و مسخرت کنن , با تنفر بهت نگاه کنن و بعضیاشون هم بهت پیشنهات های بیشرمانه بدن.

من دیگه اصلا شبیه خود قبلیم نیستم, الان فقط مث یه رباط یا یه عروسک خیمه شب بازی شدم , نمی دونم , مثل کسی که کنترلش دست یه نفر دیگس !

خیلی وقته که خنده و خوشحالی رو از یاد بردم, حتی یادم نیست که چطوری میخندیدم!

همه میگن فرانسوی ها آدمای خونگرم , مهربون و با احساسی هستن , البته که همینطوره , ولی چه فایده وقتی نتونی بروزشون بدی ...

اینکه هر روز بری تو خونه یا محل کار و زندگی خصوصی آدما سرک بکشی اصلا کار جالبی نیست , من دوست دارم آزاد باشم ! عادی باشم و به معنای واقعی زندگی کنم , همه منو داخل آدم حساب کنن کسایی باشن که واقعا دوستم داشته باشن

آه... چقدر خسته م , انگار تمام دنیا روی دوشم سنگینی میکنه کاش میشد فرار کنم, کاش میشد یه جای کوچیک دور از این هیاهو و شلوغی پیدا کنم .ای کاش یک روز رو بدون زنگ خسته کننده ساعت قدیمی م هر وقت که خواب دوست داره از چشم هام بره ، بیدار بشم. کاش رئیس فقط یه روز به تلفنم زنگ نمی زد و از اینکه توی دفترش نیستم گلایه نمی کرد...

اما میدونم همه ی اینا فقط رویا و خیاله ! یعنی یه روز می شه یه نفر تو دنیا پیدا بشه که واقعا و از صمیم قلبش دوستم داشته باشه ؟ یعنی میشه که یه روزی ...


÷جین !


رشته ی افکارم پاره شد و به واقعیت پرت شدم. دوباره صدام زد:


÷جین بیا اینجا ! سریع!


مثل همیشه بدو بدو از اتاقم بیرون اومدم, پله ها رو دو تا یکی پایین رفتم و پشت در اتاقش وایسادم , نفس عمیقی کشیدم و تقه ای به .در زدم :

÷ بیا تو

مثل همیشه پشت میز کارش نشسته بود و با چند تا کاغذی که جلوش بود ور میرفت و سیاهشون میکرد .گفتم :


+با من کاری داشتید رئیس ؟


÷اوه بله بله! بیا بشین اینجا تا بهت بگم .


وبه صندلی جلوی میزش اشاره کرد . رفتم و نشستم .


+ خب ؟


÷ جین تو باید به یه ماموریت جاسوسی بری .


+ باشه فقط بهم بگید کجا باید برم وچی باید بیارم .


÷ این با همه ی ماموریت های که تا حالا رفتی فرق داره .


+ یعنی چی ؟


÷ تو باید از پاریس به استانبول بری و 100کیلومتر دورتر از شهر تو جایی به اسم .S.W.A.T اسناد مربوط به شرکت رو برداری بیاری


+بله قربان ، فقط میشه بگید از چه کسی باید مدارکو بدزدم ؟


قیافش تو هم رفت و موجی از خشم و نفرت تو چشماش نمایان شد ، انگشتاشو توی هم قفل کرد و زیر چونش گذاشت و شروع کرد به حرف زدن :


÷ کسی که قراره مدارک و اسناد شرکت رو ازش کش بری ....کیم نامجونه .


دهنم نیمه باز موند , وات د فاک ؟ اون الان چی گفت ؟ کیم نامجون ؟ رئیس بزرگترین , پر قدرت ترین , با نفوذترین و حرفه ای ترین گروه مافیا تو کل دنیا !یه انگلیسی سنگدل! بزرگترین دشمن کیم تهیونگ !


÷ میدونم کار سخت و پر زحمتیه ولی من میدونم که تو میتونی انجامش بدی،من به تو ایمان دارم ،اگه بتونی تمام اون چیزایی که خیلی وقت پیش ازمون دزدیده رو پس بگیری ، ما دوباره تو رتبه اول گروه های مافیایی قرار میگیریم. جین تو دست راست و بهترین کارمند من محسوب میشی، این کار رو برای رئیس و شرکتت انجام میدی ؟

دوباره چهرش مهربون شد و به من لبخند زد.


+ چشم رئیس .


÷ از استانبول تا پاریس 2261 کلیومتر فاصله هست . پس 12ساعته تقریبا میرسی بلیط هواپیما هم برات گرفتم فردا هواپیما ساعت 2 از زمین بلند میشه پس حواست باشه جا نمونی . وقتی هم که رسیدی اونجا خودت میدونی باید چیکار کنی . خب دیگه میتونی بری ، تو کارتو خوب بلدی !


بعد یه تعظیم کوتاه از اتاق بیرون اومدم و به سمت اتاق خودم حرکت کردم ، وقتی وارد اتاق شدم خودمو روی تخت پرت کردم و به سقف زل زدم .ذهنم مشغول شده بود و نمیتونستم به چیزی جز ماموریت فردا فکر کنم که البته چیزی دیگه هم نبود که بخوام بهش فکر کنم ! یعنی اگه من برم اونجا موفق میشم ؟ یا گیرم میندازن ؟ شکنجم میدن ؟ باهام کارای خاک بر سری میکنن ؟ منو میکشن ؟


اوه جین ! تو ناسلامتی یه جاسوس حرفه ای هستی ! تا حالا گیر نیوفتادی ، امکان نداره اینبار گیر بیوفتی ! درسته! من میتونم ! انجامش میدم ! ولی چرا برای این ماموریت تا این اندازه استرس دارم ؟ ...

▪▪▪

سلام کفترا !
حال شما ؟

نظرتون درمورد این پارت چیه ؟

ووت و کامنت فراموشتون نشه !

لاو یو آل ❤

A Moment To RememberHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin