کلیشه های فیلم های معمایی:
1. همیشه اون ادمی که شدیدا مشکوکی بهش در اخر که میفهمی گناهکار نیست میگه: «من ازش بدم میومد ولی نمیخاستم بکشمش»
2.در صورت اوج ناامیدی کاراگاهه شدیدا باهوشمون یه نشونه ای پیدا میکنه و کل داستانو میفهمه و همه چیز با خوبی و خوشی تموم میشه و ادم بده دستگیر میشه
3.اگه بخاطر شما بچه های فوضول نبود:)))
«دیالوگی که توی همه ی قسمتای اسکوبی دو هست»4. همیشه اون ادم خوبه که همه بهش اعتماد دارن و عاشقشن گناهکار از اب در میاد...
5.کارگاهه باهوشمون همیشه باید خیلی تمیز و شیک و وسواسی باشه و همیشههه یه دستیار داشته باشه
«بتمن . ادرین مانک . شرلوک هلمز و...»