part 5

304 39 42
                                    

/زین/

دلم به شدت برای نایل تنگ شده. من مطمئنم که اون دیگه بر نمی‌گرده پیشم. درسته جدایی برای دوتامون سخته، ما ۱ سال باهم بودیم و این از نظر من کم نیست ولی بنظرم این به نفعمونه. من نایلو دوس داشتم،خیلی زیاد[بیشورو میبینیننننن میگ دوس داشم😑😑😑😐]ولی فکر کنم اونی که میخواد من نیستم

(شان با + و زین با -)

+زین با منی؟!
[نخیرم فکرش پیش عشقشه توام برو یکی دیگرو پیدا کن برا خودت😝😝]

-آره حواسم هست

دروغ گفتم.واقعا نمیتونم تمرکز کنم رو حرفایی که میزنه.

لعنت بهت لیام. اخه الان موقع رفتن بود؟؟؟ خو من نمیدونم الان باید چی بگم

+میدونی،راستش‌ برای من خیلی جذابه که گی ام

-جذابه که گی ای؟؟؟

این چی میگه. الان ینی چی براش جذابه.(زین باید در موردش ‌خوب فکر کنی و خوب باهاش‌رفتار کنی‌ مگه قرار نبود بهش یه شانس‌بدی)صدای تو مغذم گفت

+اره.میدونی من فک میکردم که همجنس گرا باشم ولی مطمئن نبودم و بعد از اونشب تو کلاب به این ایمان اوردم

-اوه

+اممممم چیزی ذهنتو درگیر کرده؟؟

اره راستش نمیدونم باید باهات باشم یا.نه برم دنبال عشق قبلیم

-نه فقط کارام یکم بهم ریختس[دروغگو😐]

+اها

-من یه هفته ای باید برم انگلیس. تو برای هفته دیگه میتونی یه وقت خالی کنی باز همو ببینیم

شتتتتتت من چرا همچین حرفی زدم.نههه اخه حواسم کجاست (فکر خوبیه زین )بازم این ذهنه خرابم

+اره حتما. هر وقت تو بخای من برات وقت دارم

بعد از گفتن این حرفش یکم بهم نزدیک تر شد و اومد‌ جلو تا منو ببوسه.ولی یه چیزی تو جیبش ویبره رفت

+شت

اون رفت بیرون تا به موبایلش جواب بده. یه چیزی تو من ناراحت بود که اون نتونست منو ببوسه ولی واقعا نمیفهمم این دیگه چه کوفتیه

/نایل/

چند ساعتی از اون موقعی که تو رستوران بودیم میگذره و هری هنو بهم زنگ نزده تا هماهنگ کنیم کی و کجا تمرین کنیم.من چرا شمار شو نگرفتم؟؟؟!

تو همین فکرا بودم که گوشیم صدا داد.هری‌بهم پیام داده بود

(نایل با - و هری با +)

+سلام نایل

-سلام هری.خوبی؟؟!

+اره.تو خوبی؟

Fall For YouWhere stories live. Discover now