چشمام گشاد شد .. اوه اوضاع داره خراب میشه . باید حواسش پرت بشه .. یه کاری کنم .. چیکار کنم ؟؟ ... جیش کردم
ن- اٌی اٌی اٌی .. بچه گرگ .. چیکاری کردی ؟ چرا روم خرابکاری کردی ..؟اه پاشو .. پاشو
بلند شدم و با نیش باز رفتم سمت دستشویی حمام ..باید خودم رو تمیز کنم .
ن- تو اینجا چیکار میکنی ؟ برو بیرون میخوام دوش بگیرم . هرچند بمون . تو گرگی فرقی نداره
یه دوش شیشه ای داشت . آب رو باز کرد و دماش رو تنظیم کرد . بعد شروع کرد به درآوردم لباس هاش .. بدون توجه بهش یه راست رفتم زیر دوش ..آخیش چه خوبه
ن- وات د... چیکار میکنی ؟ از زیر دوش من بیا بیرون !!
بهش محل ندادم و کله رو زیر آب تکون دادم بعد پام رو بردم بالا تا آب به همه جام برسه
ن- هی با توام .. اصلا میدونی چیه ؟ تو یه بچه خری نه یه بچه گرگ
بله ؟ این الان به من چی گفت ؟
چرخیدم سمتش و غریدم ..
ن- آخی بهت برخورد ؟ از زیر دوش من بیا بیرون فسقلی...آی آی
پریدم روش یقه اش رو به دندون گرفتم.. به من میگه بچه خر!! خر !!!
ن- پاشو از روی من ..
من رو انداخت پایین و نیم خیز شد
ن- اگر میخوای تمیز بشه باشه
نیشخندی زد که من نفهمیدم چرا بعد یهو پرید روم . تقلا کردم در برم ولی نشد . یهو یه مایع سردی رو بدنم حس کردم و بعد از چند ثانیه نایل شروع کرد به چلوندن من . همه جا رو کف وحباب گرفته بود . عطسه کردم
ن- چقدر کثیف بودی بچه ..
پشت گوشم رو تمیز کرد و من خرخر کردم . حس خوبیه . صدای خنده ی کوتاه نایل رو شنیدم
ن- خوشت اومد ؟ مثلا قرار بود حالت رو بگیرم ولی ظاهرا دارم حالت رو خوب میکنم
وقتی چلوندم تموم شد منو برد زیر آب و همه کف و حباب ها رفتن . کله رو تکون دادم تا آب تو چشمام نره .
ن- خب تموم شد . حالا بیا خشکت کنیم .
یه حوله گنده نرم اومد دورم و بعد نایل بردتم رو به روی شومینه گذاشت زمین
ن- همینجا باش تا منم دوش بگیرم و بیام
دراز کشیدم و از گرمای شومینه لذت بردم . 15 دقیقه بعد نایل هم اومد کنارم . موهاش هنوز خیس بود و یه لیوانی که از توش بخار درمیومد رو دستش گرفته بود .
YOU ARE READING
My Alpha
Fanfictionهرچقدر هم كه باهوش باشي... هرچقدر هم كه قدرتمند باشي... هر طور كه باشي ..... آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد ! -------------------------------------------------- راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم...
Part 19
Start from the beginning