10-Maybe go on a..date?

640 115 19
                                    


Third prove  [ Alec ]

الک با لبخندی ک از روی لبش پاک نمیشد به مگنسی که در خال تیراندازی بود نگاه میکرد،افتخار توی چشمای هازلیش معلوم بود،به مگنس که انقدر خوب تمرکز و تیراندازی میکرد و به خودش که انقدر خوب تونسته بود به یه پسر سر به هوای بی علاقه تیراندازی یاد بده افتخار میکرد!

وقتی کار مگنس تموم شد ،جلو رفت و کنارش ایستاد
الک:پیشرفت چشمگیری داشتی مگنس!تبریک میگم!

مگنس لبخند دندون نمایی زد،واقعا ذوق زده بود چون این اولین بار بود که الک ازش تعریف میکرد!
مگنس:مربیم عالی بوده وخوب یادم داده...یو نُو؟
الک خندید و سرشو تکون داد
الک:اون که صد البته...اما تلاش خودتم قابل تحسینه!

مگنس لبخندی زد و روی زمین نشست
مگنس:اره خوب میدونی به تیراندازی علاقه پیدا کردم البته فک کنم دلیلش اینه که مربیم تو بودی شاید اگه بحای تو یه مربی پیر و بداخلاق داشتم تا ابد از تیراندازی متنفر میموندم!

الک با صدای بلند خندید،چشماشو ریز کرد و به مگنس نگاه کرد
الک:ولی تو خودت به من نمیگفتی برج زهرمار؟
مگنس سرشو پایین انداخت
مگنس:اره ولی اون برای سه ماه پیش بود که تورو نمیشناختمت!

الک لبخند مهربونی زد،مگنس درست میگفت،حالا که فکر. میکرد اوایل اشناییشون خیلی به مگنس سخت میگرفت ولی اگه اینکارو نکرده بود الان مگنس این نبود!

الک:حالا که تو تیراندازی پیشرفت کردی باید یبار رقصتو نشونم بدی!...همیشه فقط گفتی که رقصت خوبه و خیلی علاقه داری بهش!
مگنس با تعجب و شگفتی به الک نگاه کرد،اون یادش بود که مگنس رقصیدنو دوست داره؟
مگنس:تو فکر نمیکنی که رقصیدن بده؟

ابروهای الک بالا پرید و تند گفت
الک:معلومه که نه مگنس!شاید من خودم تو رقصیدن خوب نباشم اما همیشه رقصنده هارو تحسین کردم!
مگنس لبخند ریزی زد که بیش‌تر شبیه پوزخند بود
مگنس:خوب چه سبکی دوست داری برات اجرا کنم؟

الک یکم فکر کرد
الک:هیپ هاپ؟عام...کرامپینگو خیلی دوست دارم!
مگنس چشماشو گرد کرد
مگنس:به رقص علاقه ای نداری اما شاخه های هیپ هاپو بلدی!براوو لایتوود!
الک خندید
الک:خوب دوران دبیرستان یه دوستی داشتم ک کرامپینگ کار میکرد...کارش واقعا عالی بود!

مگنس سرشو تکون داد
مگنس:واو!کرامپینگ سبک خیلی سختیه...یه بچه دبیرستانی چطور میتونه انجامش بده اخه؟
الک:خوب راستش اونطور که خودش گفته بود اون از سه سالگی کلاس رقص رفته بود جز اون ژیمناستیک و کاراته هم بلد بود!....پس؟؟

چشمای مگنس گرد شد
مگنس:سه سالگی؟شت پسر!...واقعا دوست دارم این دوستتو ببینم الان کجاس؟
الک:خوب اون اهل هند بود...وقتی دبیرستانمون تموم شد برگشتن هند...فقط واسه سه سال اینجا بودن...پسر خیلی خوب و ارومی بود...تا جایی که خبر دارم الان تو هند خیلی معروفه!

Then came YOU[Malec]Kde žijí příběhy. Začni objevovat