7 Deadly sins | BTS 🌈

I.

داستان پر از پرش‌های زمانی خواهد بود پس با دقت بخونید تا تو پرش‌های زمانی سردرگم نشید. وقتی به گذشته میریم اگر فراموش نکنم 😊 فونت داستان رو متفاوت می‌کنم که بهتر تشخیص بدید.(در فایل پی دی اف در چنل لیبرته)

بهار - 1601 میلادی - بوداپست؛ مجارستان

نامجون دختری رو که سعی داشت قانعش کنه باهاش بنوشه کنار زد. دختر خوشگلی بود. فرم بدنی خوبی هم برای اغوا کردن دیگران داشت و با عطری که بوی سندل‌وود می‌داد می تونست سرگرمی خوبی برای یکی دو ساعت باشه اما نامجون از هر چیز فرانسوی‌ای متنفر بود... و اون دختر لهجه فرانسوی داشت. این حس اونقدر قوی بود که حتی مهمونی‌های خصوصی و پرزرق‌وبرق سوکجین هم نمی‌تونستن نامجون رو از این حس منفی جدا کنن.

اون زبون جذاب؛ اون بوسه‌های داغ و کم‌نظیر؛ اون غذاهای خوش‌طعم که نمونه‌اش کمتر جایی پیدا می‌شد، همه و همه حال نامجون رو به هم می‌زد.
جین معتقد بود نامجون برای پس زدن غذاهای فرانسوی یه احمقه اما فرانسه نامجون رو به یاد خاطراتی می‌انداخت که اصلاً قصد نداشت به یادشون بیاره.

شاید این رفتار برای یه جاودان، زیادی انسانی بود اما شخص شخیص آقای شهوت احتمال می‌داد یکی دو قرن دیگه طول بکشه تا بتونه اون خاطرات رو کنار بزنه. حتی همین حالا هم کلمات اون دختر کار خودشون رو کرده بودن و نامجون با نوشیدن جرعه‌ی دیگه ای از محتویات لیوانش؛ آروم آروم داشت توی افکار عمیق فرومی‌رفت...

زمستان 1307 میلادی - مارسِی؛ فرانسه

صدای نیم پوتین‌های چرمیش روی کف خیس پیاده‌رو پخش می‌شد. باید اعتراف می‌کرد توی تمام دوران تا اون لحظه؛ این مسخره‌ترین نوع لباسی بود که به تن بشر دیده بود.

ساق تنگ. لباس پفی و چین‌دار؛ شبیه نیم دامن با یقه‌ی توری! نمی تونست این تنوع بی‌معنی حس نیاز به طراحی لباس رو بین انسان‌ها درک کنه، مگر بی‌لباسی چه مشکلی داشت؟ اما درهرحال؛ اگر قرار بود نامجون انتخاب موردعلاقه‌ی شخصی داشته باشه، از بین لباس‌های اختراعی بشر شخصاً پوست حیوانات رو ترجیح می‌داد. همه‌چیز اون دوران خیلی طبیعی و جذاب بود. البته نمیشد زیبایی لباس های مصر باستان رو نادیده گرفت. بدن های جواهر نشان شاهزادگان... حتی پوشش برده ها هم زیبایی خودش رو داشت...

سر تکون داد تا به اون دوران شیرین فکر نکنه. دورانی که از این بازی قایم باشک خبری نبود و اون می تونست ساعت های طولانی رو به عشق بازی و اختراع راه و روش های جدید لذت از رابطه بپردازه. اون دوران با جیمین خیلی وقت می‌گذروندن و از اونجایی که سوکجین معتقد بود آب و هوای مصر رو دوست نداره بیست سالی رو، همراه با یونگی مشغول خوش گذرونی تو هوای مطبوع سرزمین های شمالی بودن... و فقط فصل برداشت انگور رو به سرزمین های گرمسیری می اومدن.
پوشاک دوران امپراتوری روم هم کاملا مورد تایید نامجون بود. خب، جناب شهوت نقش بزرگی تو طراحی اون لباس ها داشت. استفاده از پارچه ی زیاد و در عین حال، نمایش بخش زیادی از پوست شانه و شکم.