SerVanT (+18)

Part 27

#servant
Part87
نایل بهم نگاه میکرد و تو فکر بود.

"چیه؟؟؟"

"هیچی"
زود گفت و برگشت سمت انابل. آنابل گوشیشو از کیفش درآورد و با هم چند تا سلفی انداختن. ملیسا نوشیدنی ها رو اورد و روی میز گذاشت.

آنابل نایل رو سوال پیچ کرده بود و نایل داشت با حوصله به سوالای انابل جواب میداد.

ولی من واقعا داشت حوصله ام سرمیرفت. از نایل پرسیدم:" برا امشب برنامه ای چیزی ندارین؟"

"امشب رو اینجایی؟"
با لحن خاصی گفت و چشمک زد.

کوسن روی مبل رو پرت کردم سمتش و با خنده گفتم:" خفه شو نایل! لیام کله اتو میکنه."

اونم خندید و جواب داد:" اوه اره ! یادم رفت صاحاب داری"

بهش چشم غره رفتم و باز خندید. چند ساعت باهم حرف زدیم و مطمعنم به آنابل خیلی خوش گذشت و میشد از لبخندش اینو فهمید, تو همون فکر بودم که صدای زنگ در زده شد.

ملیسا رفت و بازش کرد. لیام و بقیه بودن که از باشگاه میومدن. النا هم همراهشون بود و بازوی لیام رو چسبیده بود.از جامون بلند شدیم تا بهشون سلام بدیم.لیام با دیدن من اومد سمتم و بغلم کرد.

این دقیقا تعریف تو از یه لباس پوشیده اس!؟؟"
با صدای بم ،دمِ گوشم زمزمه کرد و باعث شد مورمورم بشه .

خنده ام گرفت ولی چیزی نگفتم. بعد اینکه انابل رو به همه معرفی کردم, لیام برای آب خوردن رفت سمت آشپزخونه و جی جی و النا هم باهاش رفتن.

هری از خستگی خودشو روی مبل انداخت. زین اومد سمتم و بغلم کرد.

"به خاطر اومدن به خونه ی این پسره قید باشگاه رفتن با خدای جذابیت رو زدی؟"
با شیطنت گفت و با حرفش خنده ام گرفت و بقیه هم خندیدن. با مشت زدم به بازوش.

"تو به نایل توهین کردی؟"

"تو چه غلطی کردی؟ همه میدونن که من از تو جذاب ترم باور نمیکنی؟ از انابل بپرس"
نایل با افتخار گفت.

برگشت سمت آنابل و دستشو دور گردنش انداخت و  گفت:" تو بگو ! من جذاب ترم یا مالیک؟"

آنابل سعی کرد جلوی خنده اشو بگیره و جواب نایل رو بده.

"البته که تو!"
آنابل با لبخند گفت.

"این انصاف نیست اون فن توعه"
زین غر زد و نایل زبونشو برای زین دراورد.

"اوه تا وقتی من اینجام سر جذابیت بحث نکنین که به پای من نمیرسین."
هری با نیشخند گفت و نگاهش رو روی آنابل متمرکز کرد.

نمیفهمم این پسرا اینهمه طرفدار دارن و هنوز دارن سر این که کی جذاب تره باهم بحث میکنن.

وسط بحثشون هری از مبل فاصله گرفت و ارنجاشو روی پاهاش گذاشت و دستاشو به هم قفل کرد.

"اصلا تو بگو دنی! کدوممون از همه جذاب تر و هات تریم؟"
با این سوالش بقیه ی پسرا هم برگشتن سمت من.
خوب به نظر من که زین از همشون جذاب تره هر چند به پای لیام نمیرسه! من و منی کردم و شروع کردم به حرف زدن: "خوب... البته که همتون هات و جذاب هستین و کسی اینو انکار نمیکنه ..."